درمان استرسمقالهوبلاگ

اختلال دیس تایمی چیست؟ درباره‌اش چیزی شنیده‌اید؟

اشتراک گذاری این مطالب در:

درباره اختلال دیس تایمی یا کج‌خلقی چیزی شنیده‌اید؟ این مشکل هم از انواع افسردگی است اما شدتش نسبت به انواع مختلف افسردگی کمتر عنوان می‌شود. با این حال، آنچه دیس‌تایمی را ناخوشایند می‌کند، مزمن‌بودن آن است. علائم این مشکل طولانی است و در بیشتر لحظه‌ها و صحنه‌های زندگی با افراد مبتلا به آن همراه می‌شود. این حالت که مترادف با نوعی افسرده‌خویی است، می‌تواند افراد را مدام در دالان سیاه افسردگی قرار بدهد و قدرت خوش‌بودن را از  آنها بگیرد. در این مقاله سایت موفقیت خودساخته درباره اختلال دیس تایمی بیشتر خواهید خواند.

بیشتر بخوانید: اختلال اضطراب اجتماعی زندگی را فلج می‌کند| آن را جدی بگیرید

اختلال دیس تایمی چیست؟

اختلال دیس تایمی از زیرمجموعه‌های افسردگی است که حالتی مزمن هم دارد. کسانی که به آن دچار می‌شوند، برای مدتی طولانی درگیر حالات ناخوشایندی از کج‌خلقی هستند که نمی‌توانند از آنها نجات پیدا کنند. برای نمونه، از نظر روحی تحریک‌پذیر می‌شوند و عصبانیت از آنها دور نیست. هرچیزی می‌تواند آنها را به‌هم بریزد و آزار بدهد. فعالیت‌های اجتماعی و مولدشان کاهش پیدا می‌کند و میل به انزوا و تنهایی در آنها اوج می‌گیرد. احساس غم و پوچی از بدترین احساساتی است که می‌تواند در وجودمان شکل بگیرد؛ افراد مبتلا به اختلال دیس تایمی دچار چنین حس‌وحالی‌اند. در ادامه برایتان از نشانه‌های این اختلال بیشتر خواهیم گفت. یادتان باشد که دیس‌تایمی هم از زیرشاخه‌های افسردگی است.

از نشانه‌های آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • نداشتن انرژی و حوصله
  • احساس گناه
  • احساس بی‌کفایتی و بی‌لیاقتی
  • احساس خشم
  • میل به انزوا نسبت به دیگران و جامعه
  • نداشتن میل به فعالیت و عدم بهره‌وری

کسانی که دچار این اختلال هستند، از دوران کودکی و نوجوانی اسیرش می‌شوند. رخوت و انزوایی که این حالت به هر فرد منتقل می‌کند، آن‌قدر زیاد است و برای سال‌های طولانی با او همراه می‌شود که دیگر حساب روزهای افسرده‌بودن از دست او در می‌رود.

اختلال دیس تایمی می‌تواند نشانه‌ای از اختلالات روانی و مشکلات دیگر هم باشد. یعنی به عنوان عارضه‌ای از یک مشکل خودش را نشان بدهد.

بیشتر بخوانید: افسردگی دوقطبی چیست؟ با آن آشنایی دارید؟

علامت‌های اختلال دیس تایمی چیست؟

باید دقت کنید که دیس تایمی معمولا تدریجی رخ می‌دهد و همان‌طور که گفته شد، فرد مبتلا به آن اصلا متوجه نمی‌شود که از چه زمانی اسیرش شده است. از علامت‌های آن می‌توان به موارد زیر اشاره کرد:

  • بی‌خوابی یا پرخوابی؛
  • خستگی یا کاهش انرژی؛
  • تغییر در اشتها؛
  • احساس ناامیدی؛
  • عزت‌نفس پایین.

کسانی که مبتلا به این اختلال هستند، معمولا دوست ندارند که پا به زمین تجربه‌های تازه بگذارند. آنها انرژی زیادی برای فعالیت‌های تازه ندارند، استرس همیشه با آنها همراهی می‌کند و در تصمیم‌گیری دچار مشکل و ضعف‌اند. برای همین ترجیح می‌دهند که خود را به چالش نکشند و در دالان‌های تاریک افسردگی و انزوا جای خوش می‌کنند و منفعل می‌شوند.

اختلال دیس تایمی از زیرمجموعه‌های افسردگی است

دلایل ابتلا به اختلال دیس تایمی چیست؟

به‌طور دقیق نمی‌توان مشخص کرد که چرا یک فرد به اختلالات روانی مبتلا می‌شود. گاهی پای ریشه‌های وراثتی به میان است اما عوامل مختلفی می‌توانند منجر به تغییر و تحول حالات روحی انسان از شکل طبیعی به اختلال شوند. برای نمونه، زیستن در محیطی پراسترس، نداشتن پشتیبانی‌های اجتماعی در زندگی و انزوا می‌توانند نیروهای محرکه‌ای باشند که اختلال دیس تایمی را در یک فرد به ظهور می‌رسانند.

این را هم بدانید که برخی از افراد به‌طور ذاتی دارای ویژگی‌های مغزی خاصی هستند که آنها را به سمت برخی از بیماری‌های روانی می‌کشاند. البته چنین فرضیاتی در دست تحقیقات است و دانشمندان با مطالعه دقیق‌تر روی مغز در تلاش هستند که روند ابتلا به بیماری به خاطر شکل و شرایط خاص مغز را بهتر درک کنند.

بیشتر بخوانید: عوارض اضطراب بیش از حد عامل اصلی مشکلات زندگی

تشخیص این اختلال چگونه است؟

معمولا روانشناسان با بررسی وضعیت جسمی فرد سعی می‌کنند که متوجه شوند، آیا حالات افسردگی ناشی از کمبودی جسمانی است یا خیر. بعضی از نوسانات هورمونی و مشکلات جسمانی می‌توانند روان و خُلق افراد را به هم بریزند. پس برای رسیدن به تشخیص درباره روح و روان نیاز به بررسی اوضاع جسمانی هم هست.

بعد از آن، در نظرگرفتن مدت‌زمان افسردگی و بدخلقی هم به کمک روان‌درمانگرها می‌آید و آنها را به رسیدن به تشخیص درباره اینکه فردی دچار اختلال دیس‌تایمی است، یاری می‌دهد.

درمان افسردگی دیس‌تایمی چطور است؟

برای رهایی از این حالت افسرده‌خویی چه باید کرد؟ آیا راه و روشی وجود دارد که با این مشکل کنار بیایید و آن را حل کنید؟ برای بیشتر مشکلات روح‌ و روان معمولا از درمان‌های تلفیقی استفاده می‌شود. دارودرمانی و تجویز داروهایی که می‌توانند علائم افسردگی را کم کنند در کنار گفتگودرمانی و روان‌درمانی باعث بهبود افراد می‌شود.

روش‌های متعددی در روان‌درمانی به کار می‌رود تا فرد با صحبت‌کردن با روانشناس و شرکت در جلسات مشاوره بهبود پیدا کند و حالش خوب شود. مشاوره‌های این روش درمانی در قالب گروهی، فردی، خانوادگی و به شکل‌های مختلف دیگر صورت می‌گیرند.

عوارض و پیامدهای ابتلا به اختلال دیس تایمی چیست؟

ابتلا به افسردگی دیس‌تایمی می‌تواند عوارض و پیامدهایی برای هر فرد داشته باشد. موارد زیر را ببینید:

  • کاهش کیفیت زندگی؛
  • کاهش بهره‌وری در کار و تحصیل؛
  • بروز دعوا و اختلاف میان فرد و دیگران؛
  • بروز مشکلات جسمانی در پی افسردگی مزمن.

عوارض و پیامدهای مختلفی برای این اختلال وجود دارد که بسته به شدت درگیری هر فرد با آن می‌تواند به شکل‌های مختلفی زندگی‌اش را تحت‌تاثیر قرار بدهد. چیزی که عیان به نظر می‌رسد، این است که فردی با اختلال دیس‌تایمی از زندگی شاد و بهره‌ور دور می‌شود.

بیشتر بخوانید: چگونه مثل یک مامور FBI ذهن مردم را بخوانیم

دیس تایمی معمولا تدریجی رخ می‌دهد

در آخر

آدم‌ها روح و روان پیچیده‌ای دارند. به دلایل مختلف هم دچار اختلالاتی در این زمینه می‌شوند. دلایل متعددی هم به میان است؛ دلایلی که خیلی از آنها را نمی‌شناسیم و خیلی از آنها هم به‌طور صددرصد راهنمای چراییِ دچارشدن به یک مشکل نیستند. چیزی که مهم است، شناخت اختلالات از سوی عموم افراد جامعه و پذیرش آنهاست.

باید بدانیم که هریک از ما ممکن است به یکی از مشکلات روح و روان دچار شویم. زندگی است و هیچ‌یک از مسیرها و چالش‌هایش را نمی‌توانیم پیش‌بینی کنیم. پس بهتر است که با افزایش درک و ظرفیتمان نسبت به مشکلات روح و روان به کسانی که در خانواده یا اطرافیانمان با آنها دست‌وپنجه نرم می‌کنند، برخوردی درست و صحیح داشته باشیم.

اگر هم خودمان به هریک از اختلالات این‌چنینی دچار هستیم، نگذاریم که پیگیری‌نکردن درست مساله مانع از بازگشتمان به زندگی شاد و سالم شود.

اگر استرس و اضطراب اجتماعی بیش از حد زندگی شما را تحت تاثیر قرار داده است، خودساخته شرکت در دوره «خداحافظ استرس» را به شما پیشنهاد می‌دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر روی لینک زیر کلیک کنید:

انرژی درمانی چیست

مقالات پیشنهاد شده

1 دیدگاه. Leave new

  • یادم نیست اخرین بار کی از ته دل خندیدم وشاد بودم بااینحال این چندسال گذشته خودمم دیگه رابطه با خودمو میخوام قطع کنم از میان تمام دوستان زیادی که از نوجوانی و جوانی داشتم صمیمی ترین وهمراهترین غم بود درد بود رنج بود .خدا الطافش رو درحقم به کمال عطا کرده بود .شاید بهتر بود نکرده بود .پدرو مادر نه دیدن نه ارزش قائل شدن ونه…فقط کوبیدن و خراب کردن و پامال کردن .وبدتر از همه خودم .بدترینش رو کردم ‌.کاری رو که هروقت کسی رو دراون موقعییت میبینم بهش میگم نکن .باخودت دشمن نشو .دلم یه دلسوز میخواد .لااقل قد خودم که یکم حرف بزنیم و خالی شه گلویی که غذا که هیچ نفس به سختی ازش رد میشه

    پاسخ

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست