یادگیری راههاي فراموش كردن خاطرات بد گذشته میتواند زندگی شما را دگرگونی کند. در هر نقطهای از زندگی همه نقاط تاریک و فراموش نشدنی وجود دارد. تداعی این خاطرات تاثیر مخربی بر روی سلامت روان و جسم دارد. تداعی خاطرات تلخ گذشته باعث افزایش استرس، اضطراب و از بین رفتن تمرکز حواس میشود. ما در ادامه سعی داریم به چندین راهکار برای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته بپردازیم.
چرا باید خاطرات تلخ گذشته را فراموش کنیم؟
خاطرات تلخ در زندگی هر کسی وجود دارند. هیچ فردی وجود ندارد که بگوید هیچ اتفاق ناگواری در زندگیاش رخ نداده است. اما نحوه برخورد با این خاطرات و میزان تداعی آن در افراد با یکدیگر تفاوت دارد. ممکن است یک فرد دهها و شاید صدها بار در زندگی یک اتفاق تلخ را تجربه کند. اما چون با روش فراموش کردن خاطرات بد آشناست، زندگی او تحت تاثیر قرار نمیگیرد.
با یاد آوردن خاطرات تلخ و مرور حوادث ناگوار میتواند استرس و اضطراب را در شما افزایش دهد. همچنین نگاه شما را نسبت به همه چیز بدبین میکند. قدرت تصمیمگیری و تفکر را از شما میگیرد. در نهایت شما به فردی مضطرب و ناامید تبدیل میشوید. حتی انگیزه را هم از بین میبرد. به همین دلیل لازم است تا با راههاي فراموش كردن خاطرات بد گذشته آشنا شوید.
راهکارهای فراموش کردن خاطرات تلخ گذشته
برای اینکه بتوانید اتفاقات ناگوار و افکار منفی را از خود دور کنید، روشهای زیر را به شما توصیه میکنیم:
ایجاد الگوهای تفکر سالم
از هر مکان و اشیایی که باعث میشود خاطرات تلخ برایتان یادآوری شوید، دوری کنید. برای مثال راه رفتن در یک کوچه یا خیابان میتواند باعث شود بخشی از خاطرات بد گذشته برایتان تداعی شود. شاید یک اتفاق تلخ مربوط به مدرسه ابتدایی باشد که در انتهای یک خیابان قرار دارد. حالا هر وقت از آنجا بگذرید، ناخودآگاه این خاطرات برایتان تداعی میشود.
پس تا جایی که میتوانید از مواردی که باعث تقویت حافظه بد میشود، دوری کنید. در نهایت این خاطرات یا از ذهن محو میشوند و یا آنقدر بیارزش و پوچ میشوند که به آن فکر نمیکنید.
اما گاهی محرکهای خاطرات بد قابل اجتناب نیستند. برای مثال مجبورید از خیابانی که برایتان یادآور یک اتفاق تلخ است، عبور کنید. زیرا مسیر محل کار یا تحصیلتان است. پس باید روشهای دیگری را امتحان کنید.
تلاش برای سرکوب حافظه در لحظات اول
وقتی هنوز فکر کردن به خاطرات بد به طور کامل شکل نگرفته است و در دقایق یا ثانیههای اول فکر کردن هستید، قدرت بیشتری برای کنترل دارید. پس تا زمانی که قدرت خود را از دست ندادهاید، فوراً حافظه و حواس را به خدمات خود درآورید. اولین بار که خاطرات به ذهن میآید، هنوز اضطراب و استرس بر شما چیره نشده است. پس میتوانید خیلی راحت در همان لحظات اول آن را در اختیار خود درآورید.
البته به شرط اینکه قدرت خودآگاهی داشته باشید. اگر ذهن ناخودآگاه شما قدرت بیشتری داشته باشد، وقتی به یاد میآورید که ساعتها روی آن اتفاق تلخ تمرکز کردهاید. حالا تمام جزئیات همان اتفاق و خاطره بد ذهن شما را درگیر کرده است. درست مثل ویروسی که بعد از چند روز تمام جسم را احاطه کند، خاطرات بد هم ذهن شما را کامل تسخیر میکند.
در همان لحظات اول فکر کردن به یک خاطره بد کمی وسوسه انگیز است. اما وقتی آن را با یک خاطره خوب و یا یک کار خوشایند جایگزین میکنید، آن را بر زمین میکوبید و پیروز میشوید.
روش تغییر جزئیات حافظه را امتحان کنید
یکی از راههاي فراموش كردن خاطرات بد تغییر حافظه است. مغز میتواند با جایگزین کردن اطلاعات کاذب، شکافهای ناچیزی را در حافظه ایجاد کند. اما شما میتوانید قسمتهای بد حافظه را با اطلاعات مختلف پر کنید. سرانجام مغز شروع به یادآوری نسخه تغییر یافته میکند.
به عنوان مثال، شما در کودکی همراه با پدرتان در یک قایق موتوری به جزیره کیش رفتهاید. در خاطرات خود پدرتان را به یاد میآورید که تیشرت قرمز و شلوار جین همراه با عینک آفتابی دارد. سپس او به شما میگوید: «رقص دلفینها را در آب ببین!»
این تمام چیزی که در خاطرات شما باقی مانده است. حالا به سراغ عکسهای قدیمی میروید. اما پدر شما تیشرت قرمز نپوشیده است. بلکه او در عکس یک پیراهن قرمز به تن دارد. قایق هم موتوری نیست. بلکه یک قایق پارویی قدیمی است.
این اتفاق بارها برای همه پیش آمده است. یا وقتی در حال تداعی خاطرات با دیگران هستید، بر سر جزئیات خاطره با هم اختلاف دارید. میدانید چرا؟ چون اساساً خاطرات خیلی دقیق نیستند و میتوانند تغییر کنند.
پس شما میتوانید بخشی از حافظه را که باعث ایجاد احساس بد میشود، تغییر دهید. در همین مثال بالا به جای اینکه به یاد بیاورید در دریاچه افتادید که احساس ترس به شما دست میدهد، مجدداً حافظه را بازیابی کنید. به این نکته توجه کنید که پدرتان شما را نجات داد. فکر کردن به یک نکته مثبت در خاطرات تلخ گذشته، میتواند ذهن شما را تغییر دهد.
سعی کنید بخشی از حافظه را که باعث می شود احساس بد شود تغییر دهید. با استفاده از مثال بالا ، اگر به یاد دارید که وقتی در دریاچه افتادید احساس ترس و تنهایی کردید ، مجدداً حافظه را تصور کنید تا به این نکته توجه کنید که چقدر احساس نجات پدرتان را حس کرده اید.
لینک کوتاه مطلب: |
برای کپی کلیک کنید |
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!