چرا به اعتماد به نفس کاذب و خود شیفتگی مبتلا می شویم و چه باید کنیم؟

اعتماد به نفس به معنای شناخت استعدادها و توانمندی هاست که مانع از ناامیدی می شود و فرد را برای پذیرش نقش ها و مسئولیت های سخت تر ترغیب می کند. اما اگر این اعتماد به نفس غیر واقعی و بدون در نظر گرفتن موانع و نقاط ضعف باشد، به خودشیفتگی و اعتماد به نفس کاذب (False confidence) تبدیل می شود.

از جمله علائم این عارضه می توان به مهم پنداشتن خود، همدردی ‌نکردن با افراد، تلاش برای جلب توجه دیگران و علاقه به اغراق ‌کردن در موفقیت‌ها و استعداد‌های خود اشاره کرد.

یک تفاوت اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس داشتن ارتباط قوی با دیگران است. در واقع اعتماد به نفس در حالت معمولی باعث می شود تا افراد براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند. اما زمانی که افزایش اعتماد به نفس غیرواقعی در آنها قوت می گیرد، آنها به افرادی خودخواه، متکبر و بلند پرواز تبدیل می شوند که دیر یا زود دوستان و اطرافیان خود را از دست می دهند و به افرادی گوشه گیر و تنها تبدیل می شوند.

یک تفاوت اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس داشتن ارتباط قوی با دیگران است. در واقع اعتماد به نفس در حالت معمولی باعث می شود تا افراد براحتی با دیگران ارتباط برقرار کنند.

مسلما هیچ کس دوست ندارد با یک فرد خودبین، خودشیفته و از خودراضی ارتباط برقرار کند و اگر گاهی مجبور باشد برای رفع اموراتش با چنین فردی ارتباط داشته باشد، پس از اتمام کار و رسیدن به هدفش، او را ترک می کند. در ادامه با سایت موفقیت خودساخته همراه باشید تا بیشتر به این موضوع بپردازیم.

چرا افراد اسیر اعتماد به نفس کاذب می‌شوند؟

اعتماد به نفس کاذب و خودشیفتگی در افرادی وجود دارد که درک درستی از واقعیت ها ندارند و نمی خواهند بپذیرند که آنها هم مانند دیگر انسان ها دارای نقایص و عیوبی هستند. علل ابتلا به این عارضه رفتاری، نبود اعتماد به نفس واقعی است. زمانی که فرد قادر به شناخت درست و اصولی خود نباشد، ناامید و سرخورده می شود.

اما پس از مدتی با کمک دیگران نسبت به خود امیدوار می شود ولی این بار شدت آن بیش از حد معمول است به طوری که در گذشته توانمندی ها و استعدادهای واقعی خود را درک نمی کرد، اما اکنون برای جبران فرصت ها و زمان از دست رفته و گاهی برای تلافی حقارت ها، حتی حاضر نیست ضعف ها و ناتوانایی های خود را هم بپذیرد.

چنین فردی تصور می کند باید با تمام قوا به مبارزه با اطرافیان بپردازد. چرا که در نظر او، در گذشته دیگران او را تحقیر کرده اند و حال زمان جبران است. این فرد به اعتماد به نفس کاذب  و خودشیفتگی مبتلا می شود تا بتواند تمامی ضعف ها و کاستی هایی را که در گذشته داشته است، پنهان کند. اغلب افرادی که به اعتماد به نفس کاذب مبتلا هستند، دچار گذشته ای توأم با احساس حقارتند. کینه توزی برای جبران گذشته آن را به وادی خودشیفتگی می کشاند.

یک تفاوت اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس (Self Confidence) داشتن غرور و تکبر است. افراد مغرور نمی خواهند عیوب و نقایص خود را بپذیرند. از زمان کودکی تا بزرگسالی به طور مداوم مورد تمجیدهای بی مورد دوستان، خانواده و همسالان قرار می گیرند.

اگر یک نفر به طور غیرمنتظره یکی از عیوب و نقطه ضعف های آنها را نمایان سازد، بشدت با آن برخورد می کنند و حاضر به پذیرش آن نخواهند بود و چنین است که یک فرد خود شیفته و مبتلا به اعتماد به نفس کاذب درک درستی از محدوده توانایی ها و ضعف های خود ندارد.

 نتایج اعتماد به نفس کاذب

افرادی که اعتماد به نفس کاذب دارند، به دلیل اینکه ضعف های خود را بخوبی نمی شناسند و حتی اگر در ناخودآگاه خود بدانند چه عیوب و کاستی هایی دارند، حاضر به پذیرش آن نیستند. در نتیجه زمان تصمیم گیری های مهم زندگی به مشکلات عدیده ای برخورد می کنند. گاهی حتی این مشکلات جبران ناپذیرند و ضربات و صدمات روحی و مالی زیادی را برای آنها در پی دارد. از جمله نتایج منفی اعتماد به نفس کاذب می توان به موارد زیر اشاره کرد:

1– خسارت روحی و مالی

یکی از نتایج منفی اعتماد به نفس کاذب (Overconfidence) خسارت های روحی و مالی است که در نتیجه تصمیم گیری های غلط رخ می دهد. تصور کنید یک فرد که می خواهد وارد بازار تجارت شود، در حالیکه او روحیه تجاری و ورود به بازار را ندارد. اما غرور و خودشیفتگی باعث می شود تا تصور کند یک فرد ماهر، متخصص و توانمند در حوزه تجارت است.

او سرمایه زیادی را در این زمینه صرف می کند و مقدار زیادی کالا و جنس خریداری می کند. اما از آنجا که درک صحیحی از بازار، مشتریان، اجناس و کیفیت آنها، قیمت خرید و فروش و … ندارد، سرانجام ورشکسته می شود و تمام سرمایه اولیه او از بین می رود.

یکی از نتایج منفی اعتماد به نفس کاذب خسارت های روحی و مالی است که در نتیجه تصمیم گیری های غلط رخ می دهد.

همچنین فردی را تصور کنید که به دلیل خودشیفتگی و ابتلا به اعتماد به نفس کاذب تصور می کند که هیچ گاه در زندگی زناشویی دچار شکست نمی شود و نمی خواهد بپذیرد در صورتی که ازدواج بدون در نظر گرفتن واقعیت ها و سنجش نقاط ضعف و قوت انجام شود، ممکن است به طلاق بینجامد.

او خود را فردی خاص تصور می کند که از دیگران متمایز است و چون هیچ نقطه ضعفی ندارد، در نتیجه سرانجام او به طلاق نمی انجامد. در حالی که اگر ازدواج بدون در نظر گرفتن واقعیت ها و نقاط ضعف و عیوب صورت بگیرد، نهایتا به طلاق و جدایی می انجامد.

2- گوشه گیری و انزوا

یک تفاوت اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس گوشه گیری و انزواست. اگر چه افرادی که اعتماد به نفس کاذب دارند در ابتدا می توانند دوستان زیادی را در اطراف خود جمع کنند، اما در نهایت دوستان خود را از دست می دهند. این افراد عادت دارند مدام از خود تعریف کنند. از سوی دیگر انسان های موفقی هم نیستند و به دلیل نداشتن دیدگاه واقع بینانه اغلب نقشه ها و برنامه های آنان با شکست مواجه می شود که همین عامل باعث دوری دوستان از آنها می شود. اغلب انسان ها دوست دارند با افرادی ارتباط داشته باشند که در زندگی خود موفقند و درک درستی از آینده و فردایشان دارند.

یک تفاوت اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس گوشه گیری و انزواست. اگر چه افرادی که خودشیفتگی دارند در ابتدا می توانند دوستان زیادی را در اطراف خود جمع کنند، اما در نهایت دوستان خود را از دست می دهند.

3- ثبات اعتماد به نفس کاذب و عدم تلاش برای رفع آن

افراد خود شیفته به دلیل اینکه شخصیت خود را به همان شکلی که هست به طور افراطی می پرستند و حاضر به پذیرش عیوب و کاستی های خود نیستند، در نتیجه تلاشی هم برای رفع آن نمی کنند. افراد زمانی عیوب خود را برطرف و عارضه های رفتاری و روانی را درمان می کنند، که ابتدا بپذیرند این عیوب در آنها وجود دارد.

فرد زمانی که خود را برتر و متمایز از دیگران می بیند، بی شک در دلش هیچ عیبی از خود را باور ندارد. در نتیجه طبیعی است که اعتماد به نفس کاذب در او ثابت می ماند.

فرد زمانی که خود را برتر و متمایز از دیگران می بیند، بی شک در دلش هیچ عیبی از خود را باور ندارد. در نتیجه طبیعی است که اعتماد به نفس کاذب در او ثابت می ماند. این افراد تمامی ویژگی ها و خصوصیات اخلاقی خود را مثبت می پندارند و هیچ ویژگی و خصوصیت بدی در خود نمی بینند که جهت رفع آن گام بردارند.

نحوه رفتار با افراد مبتلا به اعتماد به نفس کاذب

زیگموند فروید (Sigmund Freud) معتقد است افرادی که به خودشیفتگی مبتلا هستند، دچار عارضه رفتاری «نارسیست» هستند.

نارسیست (Narcissist) از افسانه‌ یونانی «نارسیس»گرفته‌ شده ‌است که در آن نارسیس انعکاس تصویر خود را در آب می بیند و چنان عاشق تصویر خود می شود که از فرط این عشق، آن‌قدر بر لب رود به تماشای تصویر خودش می‌نشیند که به تدریج سست و ضعیف می ‌شود. درنهایت، جان می‌دهد و به گل نارسیس تبدیل می ‌شود.

افراد مبتلا به عارضه اعتماد به نفس کاذب برای دفاع از خود در برابر دیگران از حس خود بزرگ بینی استفاده می کنند که دلیل آن حس کمبود در کودکی است. به همین دلیل در بزرگسالی تصمیم می‌گیرند که توجه و علاقه‌ی دیگران را به سمت خود جلب کنند.

افراد مبتلا به عارضه خودشیفتگی برای دفاع از خود در برابر دیگران از حس خود بزرگ بینی استفاده می کنند که دلیل آن حس کمبود در کودکی است.

نداشتن عزت نفس یک تفاوت اعتماد به نفس کاذب و اعتماد به نفس واقعی (Real confidence) است. افراد خودشیفته اگر چه در ظاهر به نظر می رسد که شخصیت خود را پذیرفته اند و بسیار به آن افتخار می کنند، اما واقعیت چیز دیگریست و آنها عزت نفس ندارند و هنوز درمانده هستند. در درون خود حس درماندگی دارند و نیاز دارند تا دیگران آنها را تحسین کنند. این افراد در مقابل انتقادها رفتارهای تند و خشنی از خود نشان می دهند. بنابراین باید با آنها مودبانه و با احترام رفتار کنید.

در مطلب دیگری به نشانه های اعتماد به نفس کاذب میپردازیم.

برای رفع اعتماد به نفس کاذب خودساخته شرکت در دوره کیمیاگر را به شما پیشنهاد می‌دهد. برای اطلاعات بیشتر و ثبت نام روی عکس زیر کلیک کنید