زندگی مشترک ناموفق یعنی چه؟ یعنی اینکه شما نتوانستهاید رابطهای موثر و موفق را با همسرتان به وجود بیاورید یا چنین رابطهای را حفظ کنید. درست؟ دلایل متعددی هم برای این مشکل وجود دارد. اما مگر باید در سوگ یک اشتباه تا آخر عمرتان را تباه کنید و غصه بخورید؟
البته این به معنای آن نیست که برای نجات یک زندگی مشترک تلاش نکنید و هیچ اقدامی انجام ندهید. بلکه منظور این است که بعد از تمام تلاشهای مفیدی که برای نجات رابطه عاشقانه در زندگی مشترک انجام دادهاید، اگر همچنان مشکل حلنشدهای میان شما و طرف مقابلتان وجود دارد، باید خود را برای طلاقگرفتن آماده کنید و از هیچ چیز نترسید. ما انسان هستیم.
درختان هستند که نمیتوانند از جایشان تکان بخورند و به سمت تغییر و محیطی جدید به حرکت درآیند. پس هیچگاه برچسب زندگی ناموفق را به زندگی خود نزنید. اجازه بدهید در سایت موفقیت خودساخته درباره طلاق و ابعادش بیشتر برایتان بگوییم.
بیشتر بخوانید: شک در زندگی مشترک چگونه می تواند زندگی تان را ویران کند؟
زندگی مشترک ناموفق چیست؟
زندگی مشترک ناموفق به زندگی دو فرد گفته میشود که نتوانستهاند راهی برای بهبود مشکلات میان خود پیدا کنند. چنین چیزی اصلا بعید نیست و میتواند در زندگی همه افراد به وجود بیاید. یادتان باشد که طلاق شکست نیست.
پس اگر با طرف مقابلتان در زندگی مشکل دارید، نباید نگران این باشید که خروج از رابطه به معنای شکستی تلخ و سرد است. زندگی های ناموفق به زندگیهایی گفته میشود که در آن افراد برای رضایت و خوشحالیشان کاری نمیکنند. اما گاهی طلاقگرفتن میتواند راهی برای تجربه زندگی از زاویهای بهتر باشد. در مرحله نخست، زمانی که با همسرتان در زندگی مشترک دچار مشکل میشوید و نشانه های زندگی ناموفق را مشاهده میکنید، باید خود را برای ورود به ماراتونی نفسگیر آماده نمایید. یعنی چه؟
یعنی تمام تلاشتان را به کار بگیرید تا مشکل را حل کنید. ببینید که چرا رابطهتان دچار افت و خیزهای فراوان است و مسالهای را که در زندگیتان وجود دارد، بهدرستی و شفافیت برای خود تعریف کنید. از روشهای گوناگون کمک بگیرید تا مساله را به سهم خود حل کنید و از طرف مقابلتان هم همین را بخواهید. اما اگر هیچ پیشرفتی حاصل نشد، چه؟ سرنوشت بعد از این مرحله به کجا میرسد؟
قبل از طلاق چه باید کرد؟
در بخش قبل از تلاش برای نجات زندگی مشترک گفتیم. این حرکت و تلاش بسیار منطقی و عاقلانه است. بسیاری از زندگی های ناموفق به خاطر این شکل میگیرند که افراد هیچ تلاش درست و موثری برای رفع مشکلاتشان به کار نمیگیرند.
اما شما نباید بگذارید که چنین چیزی در زندگیتان رخ بدهد. تلاش کنید و ببینید که میتوانید رابطهتان را ادامه بدهید یا خیر. این منصفانه، عقلانی و درست است. اما اگر تلاش نکنید و به دنبال راهکارهایی برای گریختن از نشانه های زندگی ناموفق نباشید، امکان اینکه بتوانید به وضعیت مناسبی در زندگیتان برسید به هیچوجه وجود نخواهد داشت.
حال فرض کنید که تلاش کردهاید، مشاوره رفتهاید و تمام راهکارهای معقول را برای نجات رابطه پیش رفتهاید اما باز هم نتیجهای عایدتان نشده است. حالا چه باید کرد؟
بیشتر بخوانید: رابطه ناموفق عاطفی و راههایی برای احیای زندگی از نو
طلاق پایان دنیاست؟
همانطور که در بخش قبلی گفته شد، گاهی تمام تلاشها برای نجات یک زندگی اثربخش واقع نمیشود. برای اینکه بتوانید زندگیتان را نجات بدهید باید تلاشتان را به کار بگیرید تا با مقوله طلاق کنار بیایید. اینجاست که دیگر طلاق راهحلی مناسب برایتان خواهد بود و اصلا و ابدا نشانهای از شکست در آن دیده نمیشود.
شما در طول زندگی در امتحانات بیشماری نتیجه خوب نمیگیرید. شاید هم همیشه نمره خوب میگیرید. اما اصلا مهم نیست. باید بپذیرید که گاهی نتیجه آزمونها و امتحانات مختلف به دلایل مختلف مطابق میل ما نیست.
اما اینها به معنای به پایان رسیدن دنیا نخواهد بود. حالا در چنین موقعیتی باید تلاش کنید تا با طلاق به شکلی معقول کنار بیایید و قبول کنید که طلاق هم یک راهکار است.
بیشتر بخوانید: راز موفقیت در شرایط سخت ؛موفقیت بعد از شکست
زندگی افراد ناموفق چگونه است؟
زندگی افراد ناموفق نوعی از زندگی است که در آن تلاش برای بهترکردن وضعیت آن افراد صورت نمیگیرد. هر کس در هر جایگاهی، باید برای بهترزیستن تلاش کافی به خرج بدهد. اما اگر نتواند و نخواهد و بلد نباشد که زندگیاش را عوض کند، فردی ناموفق خواهد بود.
طلاقگرفتن هم میتواند یکی از روشهای مناسب برای ترککردن وضعیتی بد و شروعی بهتر باشد. پس نباید به آن به چشم یک مشکل، برچسب یا اَنگ منفی نگاه کرد. زندگی مشترک ناموفق مانند هر ناکامی دیگری باید در نقطهای به پایان برسد تا امکان رشد و موقعیتهای تازه در زندگی به وجود بیاید.
نگاه منفی خود به طلاق را کنار بگذارید و بعد از شنیدن اینکه خانم و آقای ایکس از هم جدا شدهاند، سریع سر تاسف تکان ندهید. دیدگاههای تکتک ماست که فرهنگ یک جامعه را میسازد. پس با دقیق و عمیقشدن در مفاهیم و ابعاد مختلف زندگی، شانس زیستن در دنیایی بهتر و جامعهای سالمتر را برای خودتان و دیگران به وجود بیاورید.
لینک کوتاه مطلب: |
برای کپی کلیک کنید |
6 دیدگاه. Leave new
من خودم جداشدم.خانوادم و خودم فکرنمیکنیم من بدبخت شدم. چون من زیاد از حدتلاش کردم برای حفظ زندگیم و حتی مشاورها هم بهم گفتن نباید انقدرتلاش میکردی وزودترباید میومدی بیرون.اما مردم جامعه اذیتم میکنن.هرجایی میرم برای کاراداری.شناسناممو نگاه میکنن و سرشون رو به نشانه تاسف تکون میدن.من نمیذارم کسی بدونه مطلقه هستم.چون مردها بهم بدنگاه میکنن و مزاحمم میشن.خیلی ناراحت میشم.اما چه کنم.ازنظرمن.من پرجرات تر از زنی هستم که میمونه توزندگی با طلاق عاطفی و خیانت میکنه یازنی که به قیمت روانی شدن خودش طلاق نمیگیره.اما کاش جامعه هم دیدش به ما بهترمیشد.درسته که بعضی ازمطلقه ها راه بدی رو پیش گرفتناما بین دخترانمون هم اینجورآدمایی که راه بدپیش میگیرن رو داریم و کم هم نیستن.فقط حساسیت روماهازیاده
بله درسته. شما کار خودتون رو انجام بدین و راهی که مد نظر دارید رو ادامه بدین. حتما روزهای خوبی در انتظارتون هست
منم خودم حدود دو سال و نیم میشه از همسرم جدا شدم . ولی متاسفانه کلا دید جامعه نسبت به زن و مردی که جدا شده اصلا جالب نیست . به شخص رفتار جنس مخالف رو دیدم وقتی متوجه شده من جدا شدم و کلا رفتارش عوض میشه. کاش افراد متوجه بشن که حتما دلیلی داشته که نخواستیم زندگی رو ادامه بدیم و اینکه فقط قضاوت نکنند. ولی کلا رفتار های جنس مخالف باعث شد نتونم اعتماد به کسی داشته باشم.
هیچ انسانی خوب یا بد مطلق نیست. خوبی و بدی نسبیه. ممکنه کسی از نظر ما خوبه باشه ولی از نظر دیگران بد باشه. و بالعکس. ازدواج هم همین شکله. شاید کسی که همسر خوبی برای شما نبوده، فرد ایده آلی برای فرد دیگه ای باشه. این دیدگاه میتونه مشکل طلاق و جدایی رو حل کنه. اگر شما جدا شدین به معنای بد بودن شما یا همسر سابقتون نیست. بلکه نیم گمشده هم نبودین. به همین راحتی معمای ذهنی افراد در مورد طلاق رو حل کنید.
منم دارم جدا میشم. ولی واقعا با تمام وجودم به خودم افتخار میکنم و از درون حس قدرت بی نظیری رو دارم تجربه میکنم که با شجاعت تونستم به یه رابطه اشتباه پایان بدم.
هیچ وقت انقدر احساس قدرت نداشتم.
هر کسی هم بخواد چیزی بگه , تو چشماش زل میزنم و میگم تو به فکر زندگی خودت باش.
منم برا خودم تصمیم میگیرم نیازی به تاسف و ترحم الکی کسی ندارم. مردم خودشون تو زندگی خودشون موندن. به هیچ وجه اجازه نمیدم در مورد من و زندگیم اظهار نظر کنن.نظرشون برام اصلا اهمیتی نداره.
این من بودم که با قدرت و شجاعت تونستم خودمو نجات بدم و دوباره زندگیمو از صفر شروع کنم.
احسنت به شما
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!