به طور کلی انسان موجودی بسیار پیچیده است. مغز انسان دارای الگوریتم های پیچیده ای است که فعال یا غیر فعال سازی هر کدام از آن ها می تواند بر زندگی و موفقیت انسان ها تاثیر بگذارد. در ادامه به 3 باور ذهنی که می تواند شما را به موفقیت برساند به طور خلاصه اشاره می کنیم. باور اول این است که بتوانید انتقاد را با تعریف جایگزین کنید. به عبارت دیگر سعی کنید یک تعریف سازنده (انتقاد سازنده) به جای انتقاد تخریبی داشته باشید. ارتقای ذهنی دیگری که باید به آن توجه کنید این است که وقتی فشاری در کار و زندگی ایجاد می شود به خودتان یادآوری کنید که تمام زندگی فقط یک تمرین است. این به شما کمک خواهد کرد لحظه ای از وحشت را به یکی از توانمندسازی تبدیل کنید. مورد آخر نیز این نکته مهم است که بتوانید احساس نا امنی را جایگزین هیجان کسب مهارت کنید.
اگرچه شما هرگز نمی توانید صداهای منفی یا ضربه های ضد پیشروی را کنار بگذارید، با این حال با تمرین کافی، حضور آن ها برای شما فقط به عنوان یادآوری اجرای الگوریتم های جدید شما عمل می کند. با گذشت زمان، می توانید بر نا امیدی ها و دلسردی های خود غلبه کنید و به موفقیت دست پیدا کنید.
3 کلید ذهنی موفقیت
تکامل انسان ها و فعالیت آن ها، بر اساس الگوریتم های باور نکردنی آن ها را تبدیل به حیاتی ترین و ماندگارترین شکل زندگی این سیاره کرده است. کار ما این است بفهمیم کدام راه درست است. به کسانی که به شما کمک می کنند اعتماد کنید و با آن هایی که شما را عقب می اندازند قطع رابطه کنید.باید بدانید چگونه ارزیابی انجام دهید و آن چیزی را که به شما آسیب می رساند را شناسایی کنید. این کار به شما کمک می کند خودتان را باور کنید و به سمت اهدافتان حرکت کنید.هنگامی که شما می دانید که کدام الگوریتم ها اجرا می شوند و چه اتفاقی می افتد، سوال این است که چگونه واقعا برنامه اصلی را متوقف کنید. پاسخ این است: شما نمی توانید به راحتی این فرایند های طبیعی را از کار بیندازید. طبیعت بسیار هوشمندانه تر از آن است که شما بتوانید به راحتی کارتان را انجام دهید و به راحتی الگوریتم ها را فعال یا غیر فعال کنید؛ اما اگر چه شما نمی توانید آن ها را فعال یا غیر فعال کنید حداقل می توانید بر روی سرعت انجام آن ها تاثیر بگذارید،در ادامه به سه پیشرفت ذهنی مهم اشاره خواهیم کرد:
1.انتقاد را با تعریف جایگزین کنید.
یک کلید ذهنی موفقیت این است که تعریف را جایگزین انتقاد کنید. ما به دنبال چیزهایی هستیم که اشتباه هستند. مثلا شما با دانستن فواید شیر از شیر خوردن اجتناب می کنید. این یک روش بسیار وحشتناک برای مدیریت روابط بین فردی شماست!واقعیت این است که مردم اغلب اشتباه می کنند. در مورد شرکت های بزرگ و معروف نیز به صورت اشتباه انتقاد می کنند. برای مقابله با این مشکل هنگامی که انگیزه انتقاد کردن از کسی که در زندگی شما مهم است به وجود می آید، به جای آن که سخن انتقادی بگویید آن را تبدیل به یک تعریف معتبر و سازنده در مورد آن شخص یا آن شرکت کنید.
این دو دلیل استراتژی قدرتمند است:شما آن چه را که روی آن تمرکز می کنید به دست می آورید. اگر در افکار منفی که به ذهن شما می آیند غرق شوید و بر روی آن ها اصرار کنید، زندگی و افکارتان کاملا منفی و نابود می شود. از سوی دیگر اگر شما خود را مجبور به تفکر درباره عناصر مثبت کنید ذهن و زندگی و ایده هایتان را تقویت می کنید.با بیان احساسات قدردانی و تشکر واقعی خودتان، نه تنها اطمینان حاصل می کنید که ارتباط شما به طور کلی به مثبت بودن گرویده؛ بلکه با افرادی که برای شما مهم هستند، دقیقا همان طور که دوست دارند و شایسته آن ها و ارزش آن ها است رفتار می کنید.هنگامی که شما این گونه ارتباط برقرار می کنید برای دیگران ارزش قائل شده اید، آن ها به شما بیشتر اعتماد و اطمینان دارند و اعتماد به نفس آن ها نیز افزایش می یابد. همچنین هنگامی که تداخلات ذهنی شما از بین می رود و شما ذهنی نسبتا مثبت و متعادل دارید، قادر به پاسخگویی به هر گونه تضاد و مسائلی هستید که به هنگام برخورد با مردم و مشکلات برایتان به وجود می آید.
2.همیشه به خودتان یادآوری کنید که تمام زندگی فقط یک تمرین است.
در حوزه کسب و کار یا زندگی همه ما لحظاتی وجود دارد که تحت فشار قرار داریم. فشار کمی می تواند عملکرد شما را بهبود بخشد، اما با فشار بیش از حد عملکرد شما شروع به تضعیف می کند.وقتی که من یک بچه بودم، از این که عصبانی و مضطرب می شدم ناراحت بودم، به خودم قول دادم که وقتی یک بزرگسال شدم، هرگز چیزی را که باعث ناراحتی من می شود انجام ندهم. نیازی به گفتن نیست، وقتی که این وعده با جاه طلبی و پیشرفت من مقابله کرد، باید چیزی را تغیر می دادم؛ ترس من از ناراحتی برای چیست؟ من به خودم وعده جدیدی دادم: من همیشه چیزهایی را که بیشتر به من ترس وارد می کنند را انجام می دهم.برای این منظور، من در حال حاضر یک نمایش هفتگی به نام The Impact Theory را میزبانی می کنم که در آن جا با متفکران بزرگ جهان مصاحبه می کنم. بسیاری از آن متفکران قهرمانان شخصی من هستند. من این همه کار را در مقابل یک سری مخاطبان زنده انجام می دهم. در آن نمایش قسمتی وجود داشت که در آن سقوط و سوزش، حوادث غم انگیز، و از دست دادن در آن وجود داشت که بر روی من تاثیر می گذاشت،
با این حال نگاه تماشاچیان به من بود و من نیز باید با این ترس و حس بد مقابله می کردم.این یک لحظه برای انجام نبود، بلکه تمرین بود که خود انتخاب کرده بودم. من نیازی به انجام این کار نداشتم، فقط نیاز داشتم که جرات داشته باشم جلوی همه بنشیم و تمرین کنم تا بتوانم بر ترس خود غلبه پیدا کنم. با انتخاب این راه من هم اکنون فرصتی نادر و هیجان انگیز داشتم که بتوانم راه خود را پیش ببرم و اعتماد مخاطبانم را جلب نمایم. چیزی که من تا به حال هیچ فرصتی برای انجام آن به دست نیاورده بودم.وقتی فشار ایجاد می شود، به یاد داشته باشید که هر جنبه ای از زندگی شما فقط تمرین است. این که شما در شروع به کسب و کار، پرورش بچه ها و یا ایجاد یک روز صبح، شما در حال فرآیند یادگیری هستید. اگر در هر لحظه در مورد هر موضوع به خط پایان آن نگاه کنید، هر لحظه نهایی می شود و فشار کاهش میابد می کند. در عوض، هر روز خود را به عنوان فرصت رشد و بهبود خود در نظر بگیرید. این به شما کمک خواهد کرد لحظه ای از وحشت را به یکی از توانمندسازی تبدیل کنید.
3.احساس نا امنی را جایگزین هیجان کسب مهارت کنید.
این جا یک حقیقت مهم وجود دارد: ما می خواهیم همه چیزهایی را که خوب هستند را به دست بیاوریم. اگر شما مانند بسیاری از افراد هستید (از نظر آماری)، شما در جهان حتی در حرفه انتخابی خود بهترین نیستید. حتی ممکن است فردی در نزدیکی شما قرار بگیرد که شما را درمورد مهارت هایتان دچار تردید کند. شاید یک همکار، یک عضو خانواده یا کسی در اینستاگرام باشد، اما کسی برتر از دیگران به نظر می رسد که تلاش فراوانی در آنچه می خواهد به دست آورد داشته باشد. در اینجا توجه به توصیه های کارول دوک ضروری است. او پژوهشگر استنفورد است که کتاب معرفت را نوشت و جهان را به قدرت تحول پذیری کلمه معرفی کرد. «شما هنوز به اندازه کافی خوب نیستید.»ذهن انسان درگیر نا امنی است. نا امنی بعد از آن که هدف شما را فلج کرد، چهره ی پلیدش را آشکار می کند. این کلمه تمام تفاوت ها را در زندگی شما ایجاد می کند.
مردم به راحتی می توانند اعتقاد داشته باشند که پیروزی برای همیشه نیست، اما بعید به نظر می رسد که از دست دادن و شکست خوردن به همان اندازه موقت باشد. هنگامی که متوجه شدید که می توانید آن چیزی که مایل هستید را در هر زمان به دست آورید، نا امنی قدرت خود را از دست می دهد. این حس قابل کنترل است. شما می توانید تصمیم بگیرید و بدانید هرگاه بخواهید می توانید خوب شوید.کلید این اعتقاد اعتقاد به ایده های خوب و جداب است. شما می توانید هر مهارتی را که دوست دارید و ذهنتان به آن علاقه دارد به دست آورید. پس بر روی موضوعاتی که تسلط ندارید تمرکز نکنید .بر روی موضوعاتی که نیاز دارید تمرکز کنید تا مهارت های از دست رفته تان را بازیابید.این یک فرآیند به نام «انعطاف پذیری مغز» است و این به ما یاد می دهد که مهارت ها و عادت های جدید را یاد بگیریم. گر چه علم مولکولي خارج از محدوده اين مقاله است، اما همچنان ستون يادگيري مهارت های جديد است.
بنابراین اگر شما هر کدام از موارد فوق را در زندگی خود قرار دهید، موفق می شوید .اما اگر پیشروی شما مقداری کند بود دل سرد نشوید. هر گونه عادت یا مهارت ذهنی جدید می تواند مال شما باشد. با آن دست و پنجه نرم کنید. اگرچه شما هرگز نمی توانید صداهای منفی یا ضربه های ضد پیشروی را کنار بگذارید، با این حال با تمرین کافی، حضور آن ها برای شما فقط به عنوان یادآوری اجرای الگوریتم های جدید شما عمل می کند. با گذشت زمان، می توانید بر نا امیدی ها و دلسردی های خود غلبه کنید، هر آن چه را دوست دارید فرا بگیرید و برای خود یک زندگی مطلوب بسازید و از آن لذت ببرید.
لینک کوتاه مطلب: |
| برای کپی کلیک کنید |
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!