تفاوت موفقیت با خوشبختی در چیست؟ برای خوشبختی چه کنیم؟

شما احساس موفقیت می‌کنید؟ احساس خوشبختی، چطور؟ حتما می‌گویید، فرق این دو در چیست. خوشبختی با موفقیت فرق می‌کند. شاید عموم مردم فکر می‌کنند که موفقیت همان خوشبختی است و بالعکس. اما واقعیت این است که این دو مفهوم انتزاعی، هر یک ابعاد کاملا مختلفی دارند.

تفاوت موفقیت با خوشبختی در چیست؟

برای هر کس موفقیت و خوشبختی معنای متفاوتی دارد. اما به هیچ‌وجه هم‌معنی نیستند. موفقیت به طور کلی به معنای رسیدن به مقصد است. خب، شما می‌توانید به تمام مقاصد و اهدافی که تعیین کرده‌اید، دست پیدا کنید اما لزوما خوشحال نباشید. خوشحالی و خوشبختی، حسی درونی است که با آمار و ارقام بیرونی قابل ابراز نیست. خوشبختی دست یافتن به نوعی آرامش است که منبع آن در جایی در عمق ذهن و قلب قرار دارد. شاید برای دست یافتن به موفقیت در زمینه‌های مختلف نیاز به رعایت ترفندها و فرمول‌هایی داشته باشید که هر کسی قادر به استفاده از آنها و دریافت نتایج مثبت است اما برای اینکه طعم شیرین خوشبختی را بچشید، لازم است تا خود را بهتر و بیشتر بشناسید. برای اینکه خوشبختی را از پنجره‌های روشن و زیبای سرزمین شادمانی به خانه بیاورید، خواندن راه‌کارهای زیر خالی از لطف نخواهد بود:

خوشبختی با چیزهای ساده به دست می‌آید

داشتن دیدگاه‌های عمیق در زندگی نسبت به موضوعات فلسفی بسیار ارزشمند است. اما واقعیت این است که اگر بیش از حد درگیر این موضوعات بشوید و فکر کنید تنها زمانی شاد و خوشحال خواهید بود که پاسخ تمام پرسش‌های پیچیده را بیابید، سخت در اشتباه هستید. خوشبختی از چیزهای خیلی ساده‌ای به دست می‌آید. اول از همه با درک ارزش سلامتی است که می‌توان سرنخ خوشبختی در زندگی را پیدا کرد.

لازم نیست در حد میشل فوکو و کانت و… فیلسوف باشید. همین‌که به چیزهای ساده‌ای که در زندگی‌مان وجود دارد و باعث ایجاد رفاه برای شما شده است، واقف باشید، کافی است. به هیچ‌وجه قصد نداریم که ارزش اندیشیدن و تفکرات عمیق انسانی را زیر سوال ببریم. تأکید ما بر اهمیت چیزهای ساده برای این است که در شروع مسیر خوشبختی برای حرکت به سوی تکامل باید بستری آرام و بی‌حاشیه برای خود ایجاد کرد.

پس توصیه آغازین برای شروع قدم زدن در مسیر خوشبختی، توجه و قدردانی نسبت به داشته‌ها است. خواب آرام، تنی سالم، داشتن دوستان و اعضای خانواده دور و برتان، از جمله زیباترین مصادیق خوشبختی است و فکر کردن به این نعمت‌ها باعث می‌شود، به آرامشی برسید که شما را برای بیشتر اندیشیدن درباره ابعاد مختلف هستی توانمندتر می‌سازد.

تقلید و تلقین خیلی مهم است

شاید عجیب به نظر برسد اما تلقین به خوشبختی، رفته رفته باعث خوشبخت‌تر شدن و خوشحال‌تر زندگی کردن می‌شود. تلقین روی بشر، اثرات فوق‌العاده مهمی دارد. مثلا فرض کنید که مدام روی ظاهر خود حساس هستید و بر نواقص ظاهری‌تان تمرکز می‌کنید. خب، با چنین روندی هر لحظه و ثانیه‌ای که جلوی آینه می‌روید، به کشفی جدید از ایراداتی دست پیدا می‌کنید که احتمالا به چشم دیگران هم نمی‌آید.

در این حالت، تلقینی درونی در وجود شما شکل گرفته است. تلقینی که به شما می‌گوید، کامل نیستید و زیبایی از شما فرسنگ‌ها دور است. حالتی دیگر هم وجود دارد: فرض کنید که هر روز به خود می‌گویید، من مرد/زنی زیبا هستم، من آفریده خداوند بزرگ هستم و به واسطه رضایتی که در درونم در جریان است، جلوه‌ای شیرین و دوست‌داشتنی دارم. این هم تلقین است اما از نوع مثبت آن. برای شاد بودن هم باید از همین تلقین مثبت استفاده کنید. هر روز که از خواب بیدار می‌شوید به خود بگویید که روزی به شدت شاد و پرانرژی پیش روی شما است. روز شاد و پرانرژی را باید ساخت. وگرنه، چنین روزی به شکلی خلق‌الساعه در زندگی‌تان ظهور نخواهد کرد.

ایده‌آل‌گرایی را کنار بگذارید

شاید شنیده باشید که برخی از افراد خود را ایده‌آل‌گرا و کمال‌طلب معرفی می‌کنند و البته این نقص را به نوعی مزیت برای خود به حساب می‌آورند. این دوستان کاملا در اشتباه به سر می‌برند. شخصی که به دنبال رسیدن به نهایت هر چیز و بی‌نقص برگزار کردن تمام امورات و فعالیت‌های خود است، از پیشرفت باز می‌ماند و اگر هم دستاوردی نصیبش بشود، آن قدر در پیچ و تاب توجه به جزئیات، خود را خسته کرده است که دیگر لذت و خوشبختی نصیبش نخواهد شد. این دنیا پر از موقعیت‌های متفاوتی است که باید با آنها خود را سازگار کرد. هنر این نیست که با تمرکز بر جزئیات و اصرار ورزیدن به طی کردن مسیری بی‌نقص، خود و دیگران را عصبی و خسته کنید. هنر این است که با توجه به امکانات و موقعیت‌های مختلف، به تصمیماتی بهینه دست پیدا کنید. جزئی‌نگری افراطی باعث می‌شود از خوشبختی و شادی دور بمانید. چون نقش شما در پیشبرد اهداف‌تان اگر چه پررنگ است اما کافی نیست. در واقع، عوامل محیطی و خارجی بسیاری در راه رسیدن به خواسته‌ها و آرزوهای شما وجود دارند. بنابراین حتی اگر خودتان هم تمام تلاش‌تان را در جهت بی‌نقص برگزار کردن امور به کار بگیرید باز هم ممکن است کوتاهی‌ها  و محدودیت‌های خارجی مانع از رسیدن به ایده آل ذهنیتان بشوند. در چنین وضعی قطعا از خوشبختی دور خواهید شد.

ورزش کردن فراموش نشود

دیگر همه کاملا می‌دانند که ورزش کردن یکی از بهترین کارهایی است که آدمی روی این کره خاکی می‌تواند، انجام بدهد. ورزش کردن، هزار و یک سود دارد. علاوه بر اینکه با انجام تمرینات ورزشی به جسمی زیبا و شاداب می‌رسید، روح‌مان نیز تغییرات بسیار مثبتی را در خود احساس خواهد کرد. با ورزش کردن، هورمون‌ها و مواد شیمیایی در مغز تولید می‌شوند. این مواد می‌توانند سطح خلق‌وخو و روحیه را ارتقا بدهند. کسی که ورزش می‌کند، از نشاط برخوردارد است و به واسطه اثرات مثبتی که ورزش در مغزش ایجاد کرده است، شاداب‌تر و پرانرژی‌تر به کارهای مختلف خود می‌پردازد و احساس خوشبختی بیشتری در وجودش خلق می‌شود.

کمتر باید غر زد و عصبانی بود

در زندگی همه انسان‌ها، درد و ناراحتی وجود دارد. هر کسی به طریقی در حال تجربه کردن چالش‌های مختلف است.

بنا براین حتی تصور اینکه روزی صاحب یک زندگی کاملا بی‌دغدغه بشوید هم باید از ذهن بیرون کنید. کاری که می‌توان در رویارویی با چالش‌های مختلف صورت داد، این است که کمتر غُر بزنید، کمتر از زمین و زمان گلایه داشته باشید. هر چقدر که بیشتر عصبانی باشید و انرژی‌های منفی را وارد لحظات زندگی خود کنید، بیشتر در باتلاق ناامیدی و یأس و… فروخواهید رفت. برای تغییر وضعیت و ورود خوشبختی به زندگی باید جنگید، مثبت‌تر فکر کرد و نِق زدن را کنار گذاشت. حقیقت این است که شاد بودن، یک انتخاب است. برای اینکه احساس خوشبختی کنید باید شاد زیستن را انتخاب کنید. پس باید سخت‌گیری‌های کودکانه را کنار بگذارید و آزادتر به همه چیز نگاه کنید. بسیاری از دلخوری‌ها، گله‌ها، غصه‌ها و به طور کلی احساسات منفی در لایه‌های عمیق خود دارای ریشه و دلایل بسیار پوچی هستند. دلایل پوچی که راه ورود خوشبختی را مسدود می‌کنند و اجازه رشد را از شما می‌گیرند. برای خوشبختی بیشتر در زندگی باید تطبیق‌پذیری خود با محیط را بیشتر و بیشتر کنید.

اقدام و عمل را جدی بگیرید

یکی از دلایلی که احساس می‌کنید، خوشبخت نیستید، به خاطر کارهای نکرده‌ای است که در زندگی دارید. مثلا همیشه دوست داشتید که لاغر و خوش‌اندام بشوید اما هیچ‌گاه برای رسیدن به چنین آرزویی که کاملا دست‌یافتنی است، اقدامی نکرده‌اید یا همیشه دوست داشتید که در دانشگاهی خوب تحصیل کنید ولی به خود زحمت خوب درس خواندن را نداده‌اید. بدیهی است که حجم کارهای نکرده باعث ایجاد ناراحتی و از بین رفتن خوشبختی می‌شود. این بار که آرزوی چیزی به سرتان افتاد، با نهایت تلاش برای رسیدن به آن اقدام کنید تا خوشبختی با دو بال سفیدش به سو‌ی‌تان پر بکشد.