آیا تا به حال شده است به زمانی فکر کنید که دیگر بین عزیزان خود نباشید؟ آیا فکر میکنید همیشه زنده هستید؟ در حالیکه این میل به جاودانگی باعث میشود تا از محبت کردن و تغییر رفتار خود غافل شوید.
آدمها وقتی ببینند که برای مدت کوتاهی زندگی میکنند و بعد از این باید همه چیز را رها کنند و بروند، رفتارشان تغییر میکند. آن زمان نگاه دیگری نسبت به اطرافیان دارند. پس از خودخواهی، طمع، حسادت، خودبینی و هر بیاخلاقی دیگری دست میکشند. به فکر نوعدوستی، محبت و مهربانی در حق دیگران میافتند.
گاهی لازم است خود را تکان دهید
تکان دادن دل میتواند کینهها، نفرت و خشم نسبت به دیگران را از دل بیرون کند. اما چطور باید دل را تکاند و تغییرات را در روحیات و اخلاق خود ایجاد کرد؟
بهترین راه برای رهایی از شر همه افکار منفی، فکر کردن به این موضوع است که شاید روزی نباشیم. وقتی بدانیم همه چیز موقتی است و روزی جای خالی ما برای عزیزانمان باقی میماند، دست از دشمنی، نفرت و کینه میکشیم.
آیا تا به حال شنیدهاید کسی که بمیرد دوباره بعد از مدتی زنده شود؟ هیچ انسانی وقتی میمیرد زنده نمیشود. اما یاد او تا همیشه با عزیزانش باقی میماند.
وقتی به این موضوع فکر کنید که شاید فردا نباشید، رفتارتان نسبت به دیگران تغییرات مثبتی میکند. زیرا در این موقع به بدرفتاری، بداخلاقی و یا حسادت و کینهتوزی در فکر زمانی هستید که جایتان برای دیگران خالی میشود. آیا میخواهید در نبودتان دیگران خوشحال باشند؟ یا میخواهید وقتی نبودید خاطرات شیرین شما به آنها آرامش دهد؟
فکرمان همیشگی است اما جسممان نه!
ما فکر میکنیم همیشه زنده هستیم. پس دلیلی وجود ندارد که بخواهیم رفتار خود را تغییر دهیم. همچنین فکر میکنیم اطرافیان، دوستان و خانواده ما نیز همیشه هستند. پس دلیلی ندارد تا به گونهی دیگری با آنها رفتار کنیم. چرا که فرصت برای محبت کردن، فراموش کردن بدیها و به دست باد سپردن کینه وجود دارد.
اما اتفاقاتی که در اطراف ما اتفاق میافتد چیز دیگری را نشان میدهد. فکر ما همیشگی است ولی جسم ما پایدار نیست. همهی کسانی که روزی بار سفر بستند و رفتند به این جاودانگی فکر میکردند. آنها هم مثل ما تصور میکردند همیشه زندگی میکنند و در کنار آدمها خواهند بود.
اگر فردا من نباشم چه اتفاقی میافتد؟
اگر فردا من نباشم هیچ اتفاقی بدی نمیافتد. دنیا تاکنون میلیاردها آدم را به چشم خود دیده است. همهی آنها فکر میکردند چرخ دنیا بدون وجود آنها نمیچرخد. اما از صبح روزی که نبودند آفتاب بالا آمد و روز سپری شد. هر کسی هم به کار خودش مشغول شد.
نبودن یک آدم هیچ تغییری را در این جهان هستی ایجاد نمیکند. اما بودنش میتواند یک دنیا را عوض کند. پس چرا تا وقتی هستیم و فرصت خوب زندگی کردن را داریم، از آن به خوبی استفاده نمیکنیم؟
چرا همه چیز را برای خود دردآور و برای دیگران سخت و دستنیافتنی میکنیم؟
تمام فکر ما اینست که همیشه هستیم و دیگران هم همیشه هستند. فرصت تا ابد هست. پس دلیلی برای تغییر وجود ندارد. اگر امروز تغییر نکنید شاید فردا فرصتی نباشد.
لینک کوتاه مطلب: |
برای کپی کلیک کنید |
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!