زندگی نامه محمد کریم فضلی، بنیانگذار گروه صنعتی گلرنگ و کارآفرین برتر کشور

زندگی نامه افراد موفق چه تاثیری بر روی زندگی ما دارد؟

آیا تا به حال زندگی نامه افراد موفق را خوانده اید؟ آیا می دانید تاثیر آنها بر روی افراد عادی تا چه میزان است؟ وقتی به بن بست رسیدید، به زندگی نامه یکی از افراد موفق رجوع کنید. آنها در زندگی خود با سختی و بلندی های زیادی روبرو شده اند. بعضی از آنها ابتدا موفقیت نسبی بدست آورده اند. اما بعد از مدتی به سختی به زمین خورده اند. دلایل زیادی وجود دارد که باعث می شود، این افراد از دیگران متمایز شوند.

چه چیز در زندگی نامه افراد موفق مشترک است؟

در زندگی نامه اغلب افراد موفق برخی موارد مشترک است که عبارتند از:

پذیرش شکست احتمالی

یکی از دلایلی که باعث می شود افراد موفق از افراد عادی جدا شوند، دیدگاه مثبت آنها نسبت به شکست است. اغلب افراد عادی کمالگرا هستند و برای بی نقص بودن تلاش می کنند. نمی خواهند به هیچ عنوان شکست بخورند. اگر چه تلاش برای موفقیت ستودنی است. اما اگر تاکید زیادی بر روی این موضوع شود، باعث سرخوردگی شدید می شود. شما یک راه را انتخاب می کنید. حال ممکن است در آن موفق شوید و یا نشوید. هر چیزی ممکن است.

در زندگی افراد موفق وقتی شکست می خورند، سرخورده نمی شوند. بلکه به شکست به عنوان یک تجربه مفید و سازنده نگاه می کنند. از آن درس عبرت می گیرند و دوباره بلند می شوند. اما افراد عادی شکست را انتهای مسیر تعبیر می کنند.

افراد موفق افق بلند مدت دارند

در زندگی نامه افراد موفق صبر و حوصله موج می زند. آنها به رشد و توسعه بزرگ فکر می کنند. به فکر سودهای آنی و کوتاه مدت نیستند. برای مثال اگر با مقدار پول اندک فعلی می توانند یک گوشی اپل خوب خریداری کنند، از فکر آن منصرف می شوند. این پول را برای یک کار مفید و سودآور کنار می گذارند. بعد از مدت کوتاهی از طریق این پول سود دو برابر بدست می آورند. با همین سود کسب و کارشان را رونق می دهند. ببینید چه ساده و منطقی یک فرد کارآفرین راهش را انتخاب می کند. این در حالی است که افراد عادی در فکر کسب سود کوتاه مدت یا خرید کالاهای مصرفی هستند.

افراد کارآفرین منتظر بخت و اقبال نیستند

یکی دیگر از مواردی که در زندگی نامه اغلب افراد موفق دیده می شود، تلاش برای دستیابی به هدف است. انتظار برای بخت و اقبال در زندگی هیچ فرد موفقی دیده نشده است. در عین حال وقتی فرصتی در مقابلشان قرار می گیرد، آن را براساس منطق بخت و شانس تعبیر نمی کنند. چه بسا این فرصت جدید برای آنها مناسب نباشد. در حالی که اغلب افراد عادی نگاه ماورایی به برخی از پدیده ها دارند. اگر فرصت جدید در مقابلشان قرار بگیرد، بدون محاسبه سود و زیاد یا تناسب فرصت با موقعیتشان، آن را معجزه ای از سمت خدا تعبیر می کنند.

درست است که خداوند در هیچ حالی بنده اش را رها نمی کند. اما اینکه ما بدون محاسبه و ارزیابی بخواهیم تصمیم گیری کنیم و آن را نعمتی از سوی خدا بدانیم، عاقلانه نیست. اگر در این کار شکست بخوریم، اولین کسی را که مقصر بدانیم، خداست. در حالی که ابتدا حاضر نبودیم راجع به خوب یا بد قضیه فکر کنیم.