در قسمت اول مقاله چگونه سریعتر بخوانیم؟ 9 مرحله برای ایجاد مهارت تند خوانی با تاثیرات شگفت انگیز تندخوانی آشنا شدید. توانایی خواندن چندین کتاب در ماه و سرعت دادن به فرآیند پیشرفت فردی و شغلی، شما را برای یادگرفتن این مهارت، مشتاق و مصمم‌تر کرد. کافی است به یاد داشته باشید که تندخوانی یک مهارت ساده و قابل یادگیری است و موفق شدن در آن، مثل هر کار دیگری، به تمرین زیاد احتیاج دارد. در قسمت قبل با مفاهیم درون‌خوانی و ضرورت داشتن یک خط مبدا برای شروع مطالعه، آشنا شدید. پس با مجله موفقیت خودساخته همراه باشید.
آموزش تند خوانی
حالا که قدم‌های مهم اولیه را برداشتید، به مرحله‌ی دوم می‌رسیم. در این مقاله قرار است یاد بگیریم که چگونه به سبک بچه‌ها کتاب بخوانیم و از انجام دادن برخی از عادت‌های قدیمی در مطالعه، سود ببریم.
از آنجایی که تندخوانی، تنها به مفهوم سریع خواندن نیست و مهم است که مطلب خوانده شده را یاد بگیرید، با توصیه‌هایی روبرو می‌شوید که در تنظیم سرعت مطالعه و یادگیری بهتر، به شما کمک می‌کنند.
اینکه چشم با چه سرعتی حرکت می‌کند و ماهیچه‌های آن تا چه اندازه قوی هستند، از مسایلی است که در تندخوانی اهمیت زیادی دارد. یاد می‌گیرید که با انجام یک سری تمرین، چگونه باید به قوی‌تر شدن چشم کمک کنید و از روی کدام کلمات بدون رد شدن، بپرید! با خودساخته همراه باشید.
2- از یک نشانگر، شاخص یا انگشت اشاره خودتان استفاده کنید.
استفاده از انگشت در هنگام خواندن اغلب توسط بچه ها استفاده می شد اما به یک باره به فراموشی سپرده شد. با این حال، این ترفند به چند دلیل برای تندخوانی مفید است.
بزرگترین و مهمترین مانع در تند خوانی، یاد گرفتن مهارت های جدید نیست، بلکه از بین بردن مهارت های قدیمی است.
یکی از این مهارت ها که به فراموشی سپرده شده است، خواندن با راهنما است، اما برای یادگیری با بیشترین سرعت ممکن، استفاده از راهنما ضروری است. این موضوع جای هیچ بحثی باقی نمی گذارد.
اگر تند خوانی مرا می دیدید، متوجه می شدید که من از راهنما استفاده نمی کنم اما چشم های من دائما از اول خط به انتهای خط حرکت می کند. آنچه متوجه نمی شوید این است که من این کار را با یک سرعت ثابت انجام می دهم.
به عبارت دیگر، مقدار زمان لازم برای عبور از یک خط، عمدتا در طول صفحه ثابت است. وقتی وقفه ای دارم یا دچار سردرگمی می شوم، این زمان ثابت تغییر می کند اما وقفه و سردرگمی از چیزهای طبیعی در موقع خواندن هستند.
وقتی از راهنما استفاده می کنید، هدف اصلی شما این است که راهنما را با سرعت بسیار ثابت حرکت دهید. شما نباید انگشت خود را متوقف کنید و یا آن را کند کنید. این کار باید به سادگی از یک طرف متن به سوی دیگر با یک سرعت ثابت انجام شود.
وقتی که فقط تلاش می کنید به سرعت حرکت کنید، نمی توانید فرم سیال و شکل روان تند خوانی را حفظ کنید؛ زیرا در نهایت مجبور می شوید از روی کلمات بپرید. این کار، منجر به عقب برگشتن می شود و عقب برگشتن باعث سردرگمی می شود.
اگر این کار را دوبار در یک صفحه انجام دهید، به راحتی می تواند 30 ثانیه به هر صفحه یا 100 دقیقه به یک کتاب 200 صفحه ای اضافه کند. این یک اتلاف یک ساعت و نیمه برای به عقب برگشتن در طول یک کتاب کامل است. شما باید یاد بگیرید که به تند خوانی به صورت یک ماراتون نگاه کنید نه یک مسابقه سرعت.
بیشتر بخوانید: زبان بدن افراد عصبی . آدمهای عصبی را چطوری بشناسیم؟
3- بر کنترل، تمرکز کنید.
هنگام حرکت در طول متن، ممکن است متوجه شوید که خواندن قسمتهای خاصی از کتاب، آسان است، در حالی که افراد دیگر دارای اطلاعات مفیدی در مورد تند خوانی هستند. این بخشی طبیعی خواندن است و گذر از این مرحله و رسیدن به روان خوانی، سنجش کنترل است. به یاد داشته باشید که سرعت، تنها بخش مهم تند خوانی نیست؛ شما همچنان باید خواندن واقعی را انجام دهید. بیایید برای نشان دادن این نکته، دو کتاب را در نظر بگیریم.
کتاب اول کتاب تاریخی ضخیم و خسته کننده ای خواهد بود. اگر نیازمند نام ها یا تاریخ های خاصی در داخل کتاب باشیم، می توانیم با تند خوانی و پویش همه نام ها، آنها را پیدا کنیم. اگر نیازمند اهمیت این نام ها و تاریخ ها باشیم، باید آرامتر حرکت کنیم و بیشتر به مفاهیم نزدیک شویم.
کتاب دوم ما یک کتاب داستان است. این یک داستان غم انگیز در مورد یک خانواده به دام افتاده در کوه و ماجراهای آنها برای پیدا کردن راه فرار از آن است. از آنجایی که مغز ما از کتاب لذت می برد، هیچ دلیلی برای کنترل روند خواندن وجود ندارد، مگر اینکه بخشی از داستان را درک نکنیم. ممکن است به آسانی متن را بخوانیم و اجازه دهیم که داستان ذهنمان را پر کند و وقتی احساس می کنیم که یک چیز مهمی را جا انداخته ایم، سرعتمان را کم کنیم.
در این راستا، بدیهی است که تند خوانی دارای مفاهیم مختلفی برای کتاب های مختلف است. یک تازه کار ممکن است به اشتباه فکر کند که تند خوانی فقط با سرعت مرتبط است، اما اساسا تند خوانی مرتبط با خواندن است. در واقع سرعت، توانایی کنترل بخش چگونه خواندن است.
4- به چشمتان آموزش دهید تا حرکات را به حداقل برساند.
یکی از بزرگترین و ساده ترین مراحل مسیر شما برای تبدیل شدن به یک تند خوان این است که تشخیص دهید که چشمانتان در حین خواندن، چقدر حرکت می کنند.
چشمان افراد معمولی، نمی توانند به یک خط بدون بازگشت به عقب، نگاه کنند. اگر به چشمانتان توجه داشته باشید، تضمین می کنم که در آینده متوجه خواهید شد که چطورهر چند وقت یکبار باید به عقب بازگردید سپس ادامه دهید و دوباره به عقب برگردید. در بلندمدت، این کار باعث می شود تمام ساعات را به خواندن بگذرانید.
5- چشم های خود را بدون کتاب آموزش دهید.
یک تمرین عالی که نیاز به کتاب ندارد، تمرین حرکت چشم از چپ به راست و همزمان حرکت سر از چپ به راست است.
- در حین حرکت، حتما به سمت جلو نگاه کنید. در حین نگاه کردن، سرتان باید حرکت کند.
- پس از چند بار نگاه کردن از چپ به راست ، تمرین را تکرار کنید، اما اجازه دهید که چشمانتان با حرکت سر، حرکت کند. چشمانتان باید متمرکز باشند و و به چپ و راست نگاه نکند.
- در نهایت، سر خود را صاف نگه دارید و چند بار با چشمان خود به چپ و راست نگاه کنید. وقتی به صورت افقی به چپ و راست نگاه می کنید، سر خود را کاملا صاف نگه دارید.
با انجام این تمرینات، تمام اجزای اصلی استفاده از چشم خود را برای تند خوانی مجزا می کنید. حرکت سر بر روی چشم ها تاثیر نمی گذارد، حرکت سر با حرکت چشم هماهنگ می شود و حرکت چشم بر حرکت سر تاثیر نمی گذارد.
ثابت نگه داشتن چشم ها مانند تمرین اول، به تمرکز بر روی یک لغت یا عبارت کمک می کند. حرکت چشم با سر، مانند جمله دوم، کمک می کند تا حرکت آرام و سیالی برای گذر از خط به خط یا صفحه به صفحه داشته باشیم. حرکت چشمها به طور مستقل، مانند تمرین سوم، پویش یک خط از یک طرف به طرف دیگر است.
با آموزش چشمانتان برای پویش مستقیم خطوط و استفاده از حرکت سر برای اضافه کردن این لایه اضافی کنترل، قادر خواهید بود به راحتی چشمانتان را در طول صفحه و با سرعتی که هرگز فکرش را نمی کردید، حرکت دهید.
اگر می خواهید این مهارت را تمرین کنید، در اینجا دو «تمرین چشمی» برای سرعت بخشیدن وجود دارد.
6- از روی کلمات کوچک و بی اهمیت بپرید.
برای درک اینکه، تند خوان ها چگونه به سرعت از صفحه ای به صفحه دیگر می روند، بسیار مهم است که متوجه شویم که همه کلمات دارای ارزش یکسان نیستند.
تعداد زیادی کلمات کوچک و نامفهوم وجود دارند که به شما کمکی نمی کنند و این که خودتان را مجبور کنید که همه آنها را بخوانید، فقط خودتان را آزار می دهید.
شما می توانید یک نمونه عالی از این نوشتار را بیابید. این مقاله یک نمونه عالی را ارائه می دهد که نشان می دهد برخی از کلمات به معنی و مفهوم جمله کمک نمی کنند.
اگر به این درک برسیم که سی ثانیه اضافه به ازای هر صفحه می تواند به یک ساعت و نیم اضافه برای کل کتاب تبدیل شود، با تصور اینکه اگر همه «اگر»، «آن»، «در» یا «به» ها و همه کلمات کوچک و بی اهمیت را در نظر نگیریم، چه اتفاقی می افتد. این همان مفهوم صرفه جویی در وقت است، اما این یک مهارت کاملا متفاوت است.
بهترین بخش پریدن از روی کلمات کوچک این است که آنها کلمات مفیدی نیستند، بنابراین پریدن از روی آنها به این معنیست که مطالب بیشتری را برای خواندن تجربه خواهید کرد. با پرش از روی کلمات، چیزهای بیشتری را می توانیم بخوانیم. بیایید کمی به آن فکر کنیم.
آموزش خود برای پریدن از روی کلمات به آسانی فهمیدن این است که نباید به آنها بیش از حد توجه کنید. به سادگی چشم خود را از روی کلمات بی اهمیت حرکت دهید. با گذشت زمان، مغز شما به طور طبیعی یاد میگیرد که از روی کلمات بی اهمیت بپرد.
لینک کوتاه مطلب: |
| برای کپی کلیک کنید |
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!