مقالهوبلاگ

3 اقدامی که خودتان برای جلوگیری از پیشرفتتان انجام می دهید!

اشتراک گذاری این مطالب در:

رسیدن به موفقیت و شادی در زندگی از اهداف و حتی آرزوهای همه ما است. با این حال رسیدن به آن چندان ساده نیست، چرا که همه ما انسانیم و دارای کاستی هایی هستیم. اما متاسفانه بسیاری از ما آگاهانه یا ناآگاهانه قبول نمی کنیم که بسیاری از موانع رسیدن به موفقیت و خوشبختی را خودمان ایجاد می کنیم. این خودمان هستیم که جلوی پیشرفتمان را می گیریم.

اگر در مبارزه با خودتان بتوانید نفستان را گیر بیندازید و بر آن فائق آیید می توانید گره هایی که به دورتان تنیده اید را باز کنید و گامی مثبت در زندگی و کارتان بردارید و قدرت نهان ذهن خود را آشکار کنید تا به موفقیت بیشتری نایل آیید.

در این مقاله به سه مشکل و گره اساسی که خودمان در زندگی مان ایجاد می کنیم، اشاره کرده ایم. 3 گره و مشکلی که شاید هرگز در زندگی تان به آن توجه نکرده بودید، اما متاسفانه همین 3 گره هستند که اگر دور خودتان تنیده باشید شما را از رسیدن به موفقیت باز می دارند. البته ما فقط به درد اشاره نکردیم و درمان و راه کارهای خلاصی از این گره ها را نیز گفته ایم. پس اگر شما هم می خواهید از خودتخریبی خلاص شوید و مسیر موفقیت را سریع تر طی کنید مطالعه این مقاله را از دست ندهید.

 

دستیابی به موفقیت و شادی می تواند دشوار باشد. اغلب می توانیم سخت تلاش کنیم و متمرکز باشیم اما همچنان به نحوی کاستی داریم. چیزی که به جای می ماند از دست دادن انگیزه و آشفتگی از کاری است که اشتباه بوده است. تعداد اندکی از ما می دانیم که مجرمی هستیم در پس اینکه چرا به جایگاهی که می خواهیم نمی رسیم و این مسئله اغلب ناآگاهانه و غیرعمدی است. متاسفانه بدون کار بر روی این موانع هرگز به تمام استعدادتان دست نخواهید یافت.بسیاری از انسان های خوب را دیده ام که با این کار (عدم رفع موانع) خودشان را نابود کرده اند.اما خبر خوب اینکه هر کدام از این موانع می توانند به یک مشکل کلی کاهش پیدا کنند. بنابراین اگر مایل باشید این مشکل را مهار کنید می توانید با عبور از موانع به جایگاهی با ترقی دائم و پیشرفت حقیقی برسید.

من بزرگترین مانع رویاهایم هستم.

Craig D. Lounsbrough

مسئله ای که به سرعت به آن پی می برید این است که نفس ما که به خاطر بحث پیش رو آن را آگاهی از خویشتنمان می نامیم به نوعی مجرمی است که در پس هر یک از این سه فعل پنهان شده است. باور نکردنی است که چه دیر به محافظت از خویشتنمان می پردازیم، به قدری دیر که به روابط مان، اهدافمان و سلامتمان آسیب می رسانیم. با این وجود اگر در این مبارزه بتوانید نفستان را گیر انداخته و بر آن فائق آیید می توانید گره هایی که به دورتان تنیده را باز کنید و گامی مثبت در زندگی و کارتان بردارید. قدرت نهان ذهن خود را آشکار کنید تا به موفقیت بیشتری نایل شوید. رویدادهای زندگی فردا آغاز می شوند. از الان جایگاهی را رزرو کنید. در ادامه سه فعلی که برای عدم پیشرفتمان انجام می دهیم و کارهایی که در عوض باید انجام دهیم ذکر شده اند.

1.با فرض اینکه راه رسیدن به اهدافمان را میدانیم راه های ممکن را سد می کنیم.

اولین کاری که برای تخریب خودمان انجام می دهیم این است که گمان می کنیم از قبل می دانیم دقیقا باید چه کاری انجام دهیم و لازم است کجا برویم تا به اهدافمان برسیم.من این مسئله را بارها و بارها مشاهده کردم و این مطمئنا یکی از مجرمان اصلی است. مسئله این است که ما هنوز به آنجا نرسیده ایم. ما تنها ایده ای داریم که این کار چه زمان و امکاناتی صرف خواهد کرد، چه کارهایی باید انجام دهیم و احتمالا چه چیزهایی را باید قربانی کنیم. به هر طریق بسیاری از ما زمان دشواری را صرف این می کنیم که به خود بقبولانیم در مسیری قریب به یقین و بررسی شده حرکت می کنیم. ممکن است ایده ی بسیار خوبی داشته باشیم و بدانیم به چه چیزی نیاز داریم تا به نقطه ایی که می خواهیم برسیم اما این واقعیت که صد در صد نمی دانیم در حال انجام چه کاری هستیم ما را رنج می دهد. چیزی که اتفاق می افتد این است که راه ممکنی را که به ما کمک می کند تا به اهدافمان برسیم را قطع می کنیم؛ چرا که به خودمان می گوییم می دانیم دقیقا چه کاری انجام می دهیم و این تنها راه درست است. اگر یکی از راه های جدید و ممکن را دنبال می کردیم می توانستیم به خودمان و اغلب به دیگران بقبولانیم ما نمی دانیم دقیقا چه می کنیم و بعضا زمان سختی را برای انجام آن کار می گذرانیم.

کاری که در عوض باید انجام دهیم:

شما باید به راه حلی که دنبال می کنید اطمینان داشته باشید؛ اما در عین حال پذیرای فرصت ها و راه حل های جدیدی که ممکن است پیش بیاید باشید .به راهی که انتخاب کرده اید محدود نشوید. اگر می خواهید به چیزی بسنده کنید به هدفی که مد نظرتان است بسنده کنید. با تمرکز بر هدف و تکرار این امر برای خودتان که مهم نیست چه باشد. (محال یا سخت) به هدفتان دست پیدا می کنید و راهی که برای رسیدن به آن انتخاب کرده اید ممکن است در طول زمان تغییر یابد، قادر خواهید بود زمانی که راه حل بهتری نمایان شد مسیر را تغییر دهید.

2.مانع نقد می شویم.

این مسئله رایج ترین شکل خود تخریبی ماست. همان طورکه مایل نیستیم بپذیریم دقیقا نمی دانیم چه کاری انجام می دهیم یا مسیری که در آن قرار داریم مسیر درست است، دوست ندرایم با نقاط ضعفمان روبرو شویم. تشخیص مشکلی که این نوع از خود تخریبی ایجاد می کند آسان تر است. وقتی نمی خواهیم با کاستی هایمان روبرو شویم ریسک بزرگی می کنیم. نقاط ضعف ما همیشه ما را از فهم تعریف موفقیت باز نمی دارند بلکه اگر اصلاح نشوند اغلب نتیجه ی معکوس خواهند داشت. شناخت چنین افرادی بسیار آسان است زیرا زمانیکه به آنها پیشنهاد می دهید چگونه می توانند روششان را بهبود بخشند پرخاشگری می کنند و حالت تدافعی می گیرند.

کاری که در عوض باید انجام دهیم: 

من زمانی اینگونه بودم و اگر شما چنین شخصی هستید احساس بدی نداشته باشید چرا که قابل تغییر است.به ویژه شما نمی توانید خودتان را اذیت کنید اما قطعا باید چیزی راجع به آن احساس کنید و بدانید که لازم است آن را تغییر دهید. لازم است بدانید که شما تنها شخص در مسیر رسیدن به هدفتان هستید. دستیابی به هدف نهایی تان اغلب نیازمند عوامل متعدد است اما حصول موفقیت چشمگیر همیشه در گرو خواست شماست. پیشرفت حقیقی نیازمند رویارویی ما با خودمان است بنابراین زمانی که نقد منصفانه ای دریافت می کنید درنگ کنید و عادت نپذیرفتن نقد را ترک کنید. لحظه ای برای بررسی صحت نقد وارده از سوی دیگران وقت بگذارید. همیشه چنین نیست اما اگر بتوانید نقدها را منصفانه در نظر بگیرید به الگویی در نقدهای وارده به خود می رسید که به شما اجازه می دهد نقدهای بجا و مواردی که نیاز به کار بر روی آنان است را تشخیص دهید.

3.سطح هویتمان را ارتقاء نمی دهیم.

این مسئله هم یکی دیگر از راه های خود تخریبی ماست، اما مثل سایر مواردی که تا به حال ذکر شد معمول نیست. وقتی ما به میزانی معینی از موفقیت دست می یابیم که فراتر از حد تصور ماست ناآگاهانه خود را به سطح پایینتری که به آن راضی هستیم و با هویتمان جور در می آید تنزل می دهیم. هویت واژه ای مبهم است اما تاثیر بسیاری بر سبک زندگی ما دارد.ما دوست داریم در منطقه ی امنمان باقی بمانیم زیرا بیرون رفتن از آن همراه شدن با رنج و بلاتکلیفی است.این مسئله (بیرون رفتن از منطقه ی امن) احساس خوبی به ما نمی دهد و ما همیشه ناآگاهانه سعی می کنیم از تحمل کوچکترین رنجی دوری کنیم. به هر حال برای تحقق بخشیدن به اهدافمان و کسب موفقیت باید از خود فعلیمان به سمت (تبدیل شدن به) موجودی بزرگتر و بهتر قدم برداریم. وقتی این مسئله اتفاق بیفتد ما احساس ناراحتی می کنیم زیرا به چیزی که می شویم و احساسی که داریم عادت نکرده ایم. زمانی که به موفقیتی فراتر از تصورمان دست پیدا می کنیم از سرعتمان می کاهیم تا جائی که پیشرفت حاصله را تباه می کنیم و به جایگاهی که قبلا داشتیم بازمی گردیم.

کاری که در عوض باید انجام دهیم:

شما باید راجع به این که می خواهید که (چه کسی) باشید و برای چه تلاش می کنید شفاف باشید. وقتی موضعتان در این مورد شفاف باشد لازم است دائما به این رویا فکر کنید.لازم است این مسئله هر روز در خط مقدم ذهنتان باشد. اما به عنوان مسئله ای جداگانه به آن فکر نکنید. از الان خودتان را به عنوان فردی که دوست دارید باشید تصور کنید، هر زمان که به اهداف و رویایتان فکر می کنید تصور کنید از قبل چنین فردی بوده اید.در طول زمان سطح هویتتان (تصور شما از خودتان) برای رویارویی با پیشرفتی که حاصل می کنید ارتقاء خواهد یافت و مانع خود تخریبیتان می شوید. راه های زیادی وجود دارند که پیشرفتمان را تباه کنیم و مانع تحقق استعدادهایمان شویم.اما اگر بتوانید با خودتان و مسیری که در آن گام برمی دارید رو راست و صادق باشید،و رویایی بسازید که از خود فعلیتان بزرگتر و بهتر است و با تصور رسیدن به آن رویا خواهید توانست بر بسیاری از روش های مخربی که با آن خودتان را تخریب می کنید غلبه کنید و در مسیر تحقق استعدادهایتان قرار بگیرید.

برچسب‌ها: , ,
مقالات پیشنهاد شده

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست