مقالهوبلاگ

8 دلیلی که مسافرت انفرادی رشد شخصی شما را سرعت می بخشد

اشتراک گذاری این مطالب در:

آخرین باری که با خودتان خلوت کرده اید چه زمانی بوده؟ آیا احساس نمی کنید که نیاز به یک جای آرام و بی سر و صدا دارید تا اندکی با خودتان خلوت کنید؟ به نظرتان در مفهوم زندگی و راه دستیابی به موفقیت دچار سردرگمی شده اید؟ اگر پاسختان به سوال های بالا مثبت است، ممکن است وقت آن رسیده باشد که با خود به یک مسافرت تک نفره بروید! من باور دارم که مسافرت باعث می شود که خودتان را پیدا کنید و دوباره موفقیت را به عنوان یک هدف و خواسته ذاتی تعریف کنیم. در این نوشته از دلایل تاثیر مسافرت انفرادی در رشد شخصی خواهیم گفت پس تا انتها همراه ما باشید.

تاثیر مسافرت انفرادی در رشد شخصی

آیا شما اغلب احساس می کنید که گیر افتاده اید؟ خود را پرسش کنان در میانه  شغل 8 ساعتی خود و معنای عمیقی که پشت آن قرار دارد یافته اید؟ اخرین باری که جدا شدید و با خودتان درست رفتار کردید چه زمانی بود؟ آخرین باری که کاملا رها و آزاد بودید چه زمانی بود؟ چه زمانی، کل روزتان را بر روی نیازها، افکار و خواسته هایتان تمرکز کردید؟

گاهی همه این ها خیلی غافگیرکننده می شوند. درست است؟ باید چیزهای بیشتری در کار باشد، باید راهی باشد تا دوباره احساس سرزندگی کرد. خبر خوب این است که این چیزها هستند و همه آن را تجربه کرده اند. این یک مسافرت تک نفره است ( برای حداقل 3 ماه)، و تنها چیزی که نیاز دارد کمی شجاعت است.

من این احساس را داشتم که نمی خواستم در زندگی ام کوچک باشم و وجودی که به من داده شده است را قبول کنم. این به یک اشتیاق واقعی نیاز دارد تا واقعا دل را به جاده بزنید و همه چیز را به گونه ای متفاوت تجربه کنید. این مانند یک وحی از راه های متفاوت زندگی ست.

من سال ها پیش در زندگی خود جهشی ایجاد کردم، لوازم خود را جمع کردم و برای 9 ماه به آمریکای جنوبی رفتم. از آن سفر تجربه های زیادی فرا گرفتم؛ این واقعا همان چیزی است که می خواهم با شما در میان بگذارم. این تجربیات به شما الهام می کند تا همین کارهایی که من کردم را انجام دهید و نهایتا به کشتی ای سوار شوید که همیشه آرزویش را داشته اید. یک مسافرت بلند مدت بیشتر از یک ماجراجویی است. این مسافرت فرصتی است که شخصیت خودتان را رشد دهید و تجربیات کسب شده را به تمام حوزه های زندگی روزانه ی خود اعمال کنید.

تاثیر مسافرت انفرادی در رشد شخصی شما چه خواهد بود؟

هیچ میزانی از امنیت، ارزش یک زندگی حد وسط را ندارد، که در آن خود را به یک روتین زنجیر کنید و رویاهای خود را بکشید.

مایا مندوزا

8 دلیل تاثیر مسافرت انفرادی در رشد شخصی :

1. چگونه شجاع باشید

علاوه بر فعالیت هایی که ترشح آدرنالین شما را بیشتر می کند، مسافرت تک نفره به خودی خود به درجه ای قابل توجه از شجاعت و جرات نیاز دارد. شما در آنجا کاملا تنها هستید و باید  خودتان مشکلات را حل کنید. برگشت به رخت خواب و خواباندن مشکل، تنها گزینه نیست. هنگامی که شما بر چالشی غلبه می کنید، می دانید که این کار را به تنهایی انجام داده اید. این فهمیدن به شدت به شما قدرت می بخشد.

ترس نیز بخشی از این بسته است، کار سختی است که همه کارهای خود را رها کنید، ریسک های بزرگی انجام دهید و به جایی ناشناخته بروید. سعی کنید ترس را از خود دور کنید؛ در نتیجه احساسی بسیار عالی و زاید الوصفی از انجام این کار خواهید داشت؛ نوعی هیجان، نشاط و احساس سرزندگی. این تنها با خود هیجان به دنبال ندارد بلکه درسی است که شما با خود همیشه به همراه خواهید داشت. من نیز دوست دارم همیشه به این صورت زندگی کنم.

2. چگونه عدم قطعیت ها را در آغوش بگیرید و با جریان آب پیش بروید

ممکن است چیزها درست پیش نروند. ممکن است اتوبوس در هم بشکند، ممکن است پاسپورت خود را گم کنید و یا برای یک بار هم که ولخرجی کردید و در یک رستوران مجلل غذا خوردید، اما مسمومیت غذایی پیدا کنید. با اینحال شما هنوز به دنبال مقصدی شگفت انگیز هستید و زمانی برای بدبخت بودن ندارید. شما این شرایط را پذیرفته اید، به دنبال راه حل هستید و برای رها شدن از آن تلاش می کنید. اگر ما بتوانیم این رویکرد را بر زندگی هرکسی اعمال کنیم چه؟ چه قدر رهاتر و خوشحال تر خواهیم شد؟

3. خودآگاهی و تامل

شما نهایتا زمان و آرامش را برای رفتن به بطن قضیه دارید. احساساتی که شما به ناچار سرکوب کرده اید سر باز می کنند. این احساسات و رفتارهای متعاقب ما می تواند توجه ما را به این که همه چیز از ما مخفی نگه داشته شده است جلب کند. ما سعی داریم که این احساسات را برای زمانی در خلوت نگه داریم و این کار آسان نخواهد بود. اما به گونه ای غیرقابل باوری ارزشش را دارد. ساکت بمانید و در عمق شیرجه بزنید، قطعا صداهای درونی را خواهید شنید.

4. اصالت چه حسی دارد

شما تنها یک مسافر هستید که به شمال یا جنوب می روید. هیچ کس از گذشته شما خبر ندارد. هیچ کس نمی داند ماشین شما چیست، روابط شما در تصاویر اینستاگرام چگونه است یا شغل شما چقدر کلاس دارد. این همان گمنامی است و در عین حال احساسی بی نظیر از برابری است. تمام ماهیت این ها آزادی است، و شما در اتاقی هستید که می توانید واقعا خودتان باشید. بدون هیچ انتظاراتی، هیچ فشاری.

شما یک فضای تهی هستید، هیچ کس هیچ توقعی از شما ندارد و شما می توانید از ابتدا شروع کنید. هیچ کسی نیست که شما را بشناسد. انگار که شما به این وضعیت تنزل کرده اید، به این هسته مرکزی، به ماهیت اصلی خودتان، به آن چیزی که واقعا هستید. شما متوجه خواهید شد برای خودتان خارج از دسترس هستید و بله، این همان چیزی است که مرا نیز خیلی ترساند. من فکر کردم که مثلا من که هستم؟ و آیا من فقط در حال انجام این کار هستم؟ من کسی هستم که بقیه می خواهند باشم؟

5. چه چیزی واقعا در زندگی اهمیت دارد؟

ارزش ها و چشم اندازهای ما در طول مسافرت تغییر می کنند. پول و وضعیت دستاویز خود را از دست می دهند، عشق، ارتباطات، و حق شناسی گام مرکزی را اشغال می کنند. ما شروع به ارزیابی تصمیمات خود و مسیر برگشت به خانه خود می کنیم. آیا تصمیمات ما بر اساس خواسته ای آزادانه گرفته می شوند یا تحت شرایط جامعه؟ مسافرت، من باور دارم که مسافرت باعث می شود که ما دوباره موفقیت را به عنوان یک خواسته ذاتی تعریف کنیم.

6. چگونه حاضر باشیم

پاسخ دادن به یک ایمیل در 20 ثانیه اهمیت ندارد. مطمئن باشید که تمام اعلاناتی که خوانده اید اصلا اهمیتی ندارند. محیط اطراف ما آنقدر زیبا است که نیازی نیست حواس خود را از خودمان پرت کنیم. همه چیز جدید است و ما تمام آن را جذب کرده ایم: مناظر، بوها، ساختمان ها، زبان ها، و تجربه ها. یک قدم به عقب برگردید. اگر ما این روش را در وطن خود اجرا می کردیم چه می شد؟ چقدر ثروتمند می شدیم؟

7. ارزش اتصال

شما تنها هستید. به دنبال رابطه ای دوستانه هستید، یک مکالمه بامزه، و یا حتی می خواهید دوستانی محلی داشته باشید. وقتی آن چه به دنبالش هستید را به دست می آورید، به سرعت اوج می گیرید، انگار چیزی در درون شما تغییر کرده است. در واقع شما برای غلبه بر تنهایی تلاش نمی کنید، بلکه سیم پیچی ما برای ایجاد اتصال پیچیده است.

8. مهارت ارتباط برقرار کردن

مکالمه ای عالی که با فردی محلی که حتی به زبان شما هم صحبت نمی کرده است را به یاد می آورید؟ چه چیزی این مکالمه را عالی کرد؟ چگونه شما اینقدر بی نظیر ارتباط برقرار کردید، بدون این که حتی به کلمات نیاز داشته باشید؟ شما کنجکاو بودید و تلاش خود را کردید. اگر ما به همه آن ها این گونه نزدیک می شدیم، این مواجه های روزانه ما چگونه تغییر می کرد؟ من شما را به چالش می کشم: تلفن خود را امروز خاموش کنید و تمام حضور خود را به کسی هدیه بخشید. این بهترین هدیه ای است که می توانید بدهید.

این همان احساس پرانرژی است. این یک اتصال برگردان به آنچه واقعا هستید، به صادق بودن با خود و … است. همه چیز پر جنب و جوش خواهد شد، قبلا زمانی که شما به همین گام ها روز به روز واکنش نشان می دادید، این احساس را از دست می داید. شما تنها کارها راه به صورت اتوماتیک انجام می دادید و نه از روی هوشیاری. همه چیز زنده خواهد شد- بوها، رنگ ها و زبان ها – و آن کاری که با درون شما می کند باور نکردنی است… همه چیز شروع به صحبت می کنند. من کاملا احساسا نشاط، سرخوشی و شادی دارم. این احساس بسیار واقعی است.

برچسب‌ها: ,
مقالات پیشنهاد شده

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست