پادکست موفقیت – نترس، من اینجام!

سوالاتی راجع به ترس که در این پادکست موفقیت به آنها پاسخ داده شده :

 

ما قول یک پادکست موفقیت در مورد ترس را به شما داده بودیم. یک پست در این مورد گذاشته بودیم و برخی از دوستان برایمان کامنت گذاشته بودند. نظرات دوستان را می توان به 4 گروه تقسیم کرد.

نترس، من اینجام

گروه اول در پادکست موفقیت ما، افرادی هستند که برای شروع کار ترس دارند. این افراد یا از نتیجه می ترسند و یا می خواهند از نتیجه مطمئن شوند و سپس برای کار شروع کنند. اما این امر غیرممکن است. چرا که نتیجه هیچ کاری مشخص نیست و هیچ کس هم نمی تواند مدعی شود که می تواند نتیجه کاری را پیش بینی کند.
اگر قرار بود نتیجه هر کاری از ابتدا مشخص باشد حتی موضوعی مثل بازی های جام جهانی یا سایر مسابقات اجرا نمی شد. مجریان این بازی ها دور هم جمع می شدند و برای تعیین برنده تعیین تکلیف می کردند. اما می بینیم که اینطور نیست و کشورها بدون اینکه از نتیجه مطلع باشند وارد عرصه رقابت می شوند.
ما تا حدودی می توانم با عقل و شرایط و فشارهای اون لحظه از زندگی یک تصمیم بگیریم. ممکن است برخی از ما از تصمیمات گذشته پشیمان و نادم باشیم. در حالی که باید شرایط تصمیم گیری آن زمان را هم در نظر بگیریم. شاید تصمیمات ما در سنین جوانی و نوجوانی اشتباه بوده است، اما تجربه بعضی کارها هم واجب است. شاید اگر این تصمیمات اشتباه گرفته نمی شد، همیشه در ذهنمان باقی می ماند و امروز آن اشتباه را مرتکب می شدیم.
حال آنکه 98 درصد افراد در دسته ای قرار می گیرند که از نتیجه کار هراس دارند. تنها 2 درصد از افراد از نتیجه کار ترسی به دل راه نمی دهند و پس از بررسی کامل جوانب اقدام می کنند. این افراد منتظر نمی شوند تا شرایط برایشان 100 درصد کامل شود و سپس اقدام کنند. اگر زندگی افراد موفق را بررسی کنید متوجه می شوید که از ابتدا شرایط موفقیت برایشان مهیا نبوده است.
بسیاری از ما اگر در گذشته اشتباهی داشته ایم ممکن است نسبت به آن حسرت بخوریم. اینکه چرا براحتی فرصت را از دست دادیم و نتوانستم آن طور که باید از شرایط استفاده کنیم.

پادکست موفقیت – محافظه کاران

گروه دیگری که در پادکست موفقیت به آن پرداخته ایم کسانی هستند که خواهان نگهداشتن وضعیت فعلی هستند. این گروه در اصطلاح همان محافظه کاران هستند که ممکن است از شرایط فعلی راضی نباشند، اما جرات تغییر آن را هم ندارند. برای مثال فردی که با ماهیانه یک میلیون و 800 هزار تومان زندگی خود را تنظیم کرده است. اما این فرد به فکر کارآفرینی می افتد.
ممکن است ما تصور کنیم این فرد باید شغل فعلی خود را رها کند و به سراغ شغل پردرآمد دیگری برود. در حالی که در این مدت هم به پول نیاز دارد و باید هزینه های زندگی را تامین کند. اما این تصور کاملاً اشتباه است. کوچ کردن از کارمندی به کارآفرینی سخت است و اگر بخواهید اینطور فکر کنید باید به طور کلی ایده را کنار بگذارید.
پس درست تر آنست که در میانه کار فعلی فرصتی را هم برای کارآفرینی کنار بگذارید. خروج از منطقه امن فعلی به یکباره ممکن نیست. بلکه باید به تدریج وارد حیطه جدید شوید.

ادامه بحث را در پادکست موفقیت بشنوید.