مقالهوبلاگ

چرا ما به بدبینی مبتلا می شویم؟ چطور آن را درمان کنیم؟

اشتراک گذاری این مطالب در:

بدبینی به معنای اندیشه بد درباره خود، دیگران یا زندگی است. وقتی گفته می شود کسی بدبین است، یعنی نسبت به موضوعاتی که برایش رخ می دهد، آینده خودش، احساسش نسبت به دیگران و … حس بدگمانی دارد. بسیاری معتقدند حس بدبینی تنها در روابط زناشویی بروز می کند. اما این حس می تواند در رابطه با هر موضوعی رخ دهد. بخصوص اینکه ازدواج و زندگی مشترک تنها بخشی از زندگی است. بخش دیگر آن به شغل، روابط اجتماعی با دیگران، تحصیل و … مرتبط است.
یک فرد مبتلا به بدبینی ممکن است مجرد باشد. اما همچنان نسبت به شغلش، آینده اش، خودش و اطرافیانش بدگمان باشد. افراد بدبین اندیشه و خیال های ناروا نسبت به موضوعات مختلف دارند. آنها خود را واقع بین می دانند و معتقدند افراد خوشبین خیالپرداز هستند. حتی مسئولیت بی اعتمادی و بدبینی را نمی پذیرند. آن را بر گردن دیگران می اندازند. در واقع دلیل بدبینی را به شرایط و دیگران نسبت می دهند و تلاشی برای بهبود شرایط اخلاقی خود نمی کنند.

افراد مبتلا به بدبینی چه ویژگی هایی دارند؟

افرادی که به بدبینی مبتلا هستند اغلب پرخاشگر، تندخو و تحریک پذیرند. با کوچکترین حرف بشدت عصبانی می شوند. افراد متعصب و جزم اندیش اغلب بدگمان و بدبین هستند. زیرا برای بدبینی خود نسبت به دیگران از قوانینشان صحبت می کنند. افرادی که اهل مرافعه و دعوا هستند، اغلب نسبت به همه چیز بدبین هستند. اگر بدگمانی بیش از حد رفتار فرد را تحت تاثیر قرار دهد به آن اختلال شخصیت پارانوئید یا اختلال شخصیت بدگمان گفته می شود.
افراد بدگمان هیچ دلیل قانع کننده ای برای بدبینی خود ندارند. آنها محافظه کارند و به ندرت به کسی اعتماد می کنند. کینه برای همیشه در دلشان می ماند. تجارب تلخ همیشه در جلوی چشمشان رژه می رود. شاید به همین دلیل است که به همه چیز بدبین می شوند.
افراد بدبین همیشه جدی هستند. قبل از تصمیم گیری برای هر کاری مجموعه‌ای از پیش فرض ها را دارند. این پیش فرض ها غالباً شامل تجارب تلخ گذشته خودشان یا نزدیکانشان است. به همین دلیل تصمیمات قاطعانه و جدی می گیرند. برای مثال اگر قرار باشد در یک بانک سرمایه گذاری کنند، چون قبلا یکی از نزدیکانشان بخشی از سرمایه اش را در یکی از بانک های خصوصی از دست داده است، آنها نیز نسبت به این قضیه به شدت بدبین هستند. به هیچ عنوان حاضر به این کار نمی شوند.
جالب است بدانید افراد بدبین گفتار شیوا و منطقی دارند. اگر قرار باشد دلایل بدبینی شان را برای کسی توضیح دهند، خیلی واضح و روشن از تجاربشان می گویند. حتی اینقدر آن را منطقی بیان می کنند تا بتوانند شنونده را قانع کنند. آنها سعی می کنند دیگران را هم با خود همراه کنند. زیرا تصورشان این است که فکر و تصمیم آنها درست‎ترین است و هیچ ایراد و نقصی ندارد. پس لازم است تا همه مثل آنها رفتار کنند.

وقتی بدبینی و بدگمانی به سراغتان می آید، به سراغ چیزهایی بروید که حواستان را پرت می کند.

چرا به بدبینی مبتلا می شویم؟

یکی از دلایل بدبینی از دوست داشت افراطی دیگران نشات می گیرد. وقتی کسی یا چیزی را به شدت دوست داشته باشیم، مدام نگران از دست دادن آن می شویم. از نزدیک شدن دیگران به آن احساس ترس می کنیم. هراس از دست دادن آن و ربوده شدن آن توسط دیگران ما را به شدت بدبین می کند. در اینجا بدبینی از حس حسادت ایجاد می شود.
در زندگی مشترک بدبینی درست از حس حسادت و دوست داشتن های افراطی آغاز می شود. زن یا شوهری که به شدت نسبت به همسر خود بدبین می شود. در واقع این حسادت است که او را بدبین کرده است. وقتی همسرش در حال صحبت کردن دوستانه با یکی از نزدیکان است، زن یا شوهر بشدت هراسان و نگران می شود: «نکند او را از من بگیرد»، «نکند مرا دوست ندارد»، «نکند دیگری را بیشتر دوست دارد» و …
در واقع تصور می کنند دیگران در استثمار آنها هستند که باید به هر شکلی آن را نگهدارند. به همین دلیل به نزدیک شدن دیگران به طرف مقابلشان، بشدت حسادت می کنند. بدبین می شوند و بدگمانی آنها هر روز بیشتر می شود. تا زمانی که دوست داشتن ها در حد متعادل و نرمال نشود، قادر به درمان بدبینی نیستیم. این موضوع در روابط زناشویی بیشتر اهمیت پیدا می کند.

برای درمان بدبینی چه کنیم؟

اگر کسی در نزدیکی شما به شدت به همه چیز بدبین است، از تمسخر  و شوخی کردن با او بپرهیزید. به تمسخر گرفتن آنها باعث لجبازی بیشتر می شود. با این رفتار نمی‎توانید آنها را درمان کنید. شوخی کردن با افراد بدبین به قصد درمان او عواقب بدی را به دنبال دارد.

همه چیز را در تعادل دوست بدارید

با توجه به اینکه دوست داشتن افراطی یک فرد یا یک وسیله باعث حسادت می شود، توصیه اول ما این است که در حد تعادل دیگران را دوست بدارید. افراط در دوست داشتن باعث می شود تصور کنید دیگران در استثمار شما هستند. پس نباید با هیچکس دیگری ارتباط برقرار کنند. اگر قادر نیستید چیزی را در حد متعادل دوست بدارید به دنبال جایگزین بگردید. تا زمانی که چیزی را در کنار دوست داشتنی‏‎ترین چیزهای زندگی نیاورید، به همان یکی اکتفا می کنید.
اگر به ماشین تان به شدت علاقمند هستید، مدتی آن را تمیز نکنید. اجازه دهید گرد و خاک بدنه آن را بگیرد. صندلی و قسمت داخلی خودرو را به حال خود رها کنید. این کار سخت است. اما اگر بتوانید مدتی را بی خیال رسیدگی بیش از حد به خودرو کنید، به تدریج از آن عشق و علاقه تان کم می شود. حالا دیگر مدام به همسایه بدگمان نمی شوید که مبادا روی بدنه خودرو خط بیندازد. کافیست برای دوست داشتن متعادل تلاش کنید.

چرا به بدبینی مبتلا می شویم؟

به دنبال حواس پرتی بگردید

وقتی بدبینی و بدگمانی به سراغتان می آید، به سراغ چیزهایی بروید که حواستان را پرت می کند. فکر کردن عمیق نسبت به چیزهای آزاردهنده باعث می شود تا بدبینی شما تشدید شود. اگر نگران از دست دادن شغلتان هستید، به فکر فردا باشید. به جای اینکه مدام نسبت به همکارتان بدبین باشید که شاید روزی باعث اخراجتان شود، بهتر است به این فکر قرار است هفته بعد چه کاری را انجام دهید. ذهنتان را درگیر مسائلی کنید که هم برایتان خوشایند است و هم می تواند شما را از افکار منفی دور کنید.
بدبینی از آن دست عارضه هایی است که اگر زیاد به آن اهمیت دهید به یکباره به یک مشکل لاینحل تبدیل می شود. پس اگر قرار باشد زیاد به رفتار غیرمعمول همکارتان فکر کنید، بهتر است روی برنامه های آتی وقت بگذارید. اگر قرار باشد اخراج شوید، با فکر کردن قبل از وقوع حادثه هیچ چیز عایدتان نمی شود. اگر قرار باشد در سرکار باقی بمانید وقت خود را بیهوده هدر داده اید.

فکر کنید قرار است دنیا به پایان برسد

اگر قرار است کاری را شروع کنید اما نمی دانید عاقبتش چه می شود، به این فکر کنید که قرار است دنیا به پایان برسد. قرار است تصمیم مهمی برای زندگی بگیرید که شرایط زندگی را تغییر می دهد. در صورت انجام ندادن شرایط از اکنون هم سخت تر می شود. پس مجبور به انجامش هستید. اما ترس و بدگمانی نسبت به آینده مانع از انجام می شود. بهترین کار در این مواقع این است که گمان کنید دنیا تا چند وقت آینده به پایان می رسد. با این تفکر میزانی از ترس و بدگمانی شما می ریزد.
وقتی بدانید تا چند وقت دیگر زنده نیستید، دیگر دلیلی برای ترس وجود ندارد. بالاخره برای تغییر شرایط باید میزانی هم ریسک پذیری در شما باشد. تا وقتی بدبینی هست، ریسک پذیری جایی ندارد. باید قادر باشید با قانع کردن خودتان نسبت به آینده و تمام شدن دنیا، ریسک پذیری را در خودتان تقویت کنید.
وقتی شما فکر می کنید با بدبینی فرد عاقل و شکست ناپذیر هستید، قطعا به چیزی بهتر نمی رسید. بلکه در جا می زنید. تغییر تفکر بدبینی در شرایطی ممکن است که بدانید بدبینی می تواند ضربات سختی را به شما بزند. به همان میزان که واقع گرایی و عاقلانه فکر کردن باعث مصون ماندن شما از هرگونه اتفاق یا تصمیم نادرست می شود، بدبینی هم می تواند از بروز اتفاقات خوشایند جلوگیری کند.

بدبینی را کنار بگذارید

از سرزنش دیگران خودداری کنید

افراد بدبین مدام در حال سرزنش دیگران هستند. وقتی نسبت به یک موضوع حساسیت بیش از حدی از خود نشان می دهد، با مخالفت دیگران روبرو می شوند. برای اینکه بتوانند دیگران را قانع کنند، شروع به استدلال و دلایل منطقی می کنند. در تمامی این دلایل شما می تواند ردپای شرایط، دیگران، جامعه و … را مشاهده کنید.
وقتی از یک فرد بدبین در مورد آغاز یک کسب و کار جدید مشاوره بخواهید او قطعا به شما خواهد گفت اول اینکه شما توان کافی را ندارید. اگر شما ثابت کنید که توانایی کافی دارید، در ادامه تلاشش را می کند تا محیط بیرون و شرایط جامعه را متشنج توصیف کند. مثلا اینکه رقیبان اجازه ورود را به شما نمی دهند. یا مردم از شما خرید نمی کنند و یا تامین منابع مالی برای کسب و کار بشدت سخت و دشوار و حتی غیرممکن است. در تمامی دلایلی که برایتان می آورد سعی می کند همه چیز را بد جلوه دهد.
اگر شما نمی خواهید به بدبینی و بدگمانی مبتلا شوید، بهتر است از سرزنش کردن دیگران خودداری کنید. اگر نسبت به خودمان بدبین باشیم می توانیم آن را درمان کنیم. اما درمان دیگران گاهی غیرممکن می شود.

برچسب‌ها: , , ,
مقالات پیشنهاد شده

2 دیدگاه. Leave new

ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

فهرست