من همیشه دوست داشتم خیلی خوب رانندگی کنم… من همیشه می‌خواستم مدیر باابهتی باشم… من دلم می‌خواست به آدم‌های زیادی کمک کنم و دستی در خیر داشته باشم مثلا صاحب یک خیریه بزرگ باشم… من عاشق این بودم که هر چیزی می‌پوشم، برتنم زیبا و متناسب باشد و این قدر با اضافه وزن دست و پنجه نرم نکنم… . این جملات برای‌تان آشنا است. این‌طور نیست؟ شاید شما تا کنون نخواسته‌اید که مدیری موفق باشید یا دست فرمان‌تان از شوماخر هم بهتر باشد. اما قطعا آرزوهایی در سر داشته‌اید و دارید که فکر می‌کنید به آنها نمی‌رسید. هر کس در زندگی رویایی دارد. با وجود تمام موانع و سختی‌هایی که از خارج به ما تحمیل می‌شود، باید بپذیریم که رویاهای ما دقیقا با دستان خودمان در عمیق‌ترین گورها دفن می‌شوند.

چرا زندگی‌مان با تصویری رؤیایی که در نظر داریم، فرسنگ‌ها فاصله دارد؟

ما می‌ترسیم… از شکست خوردن می‌ترسیم، از فکر فقدان چیزی یا کسی دلهره می‌گیریم، از طرد شدن واهمه داریم… . ترس، غول سیاهی است که انگیزه حرکت در مسیر رویاها را در ما می‌کشد و متأسفانه ابزار قدرتمند آن نیز چیزی نیست جز دستان خودمان.

ما مدام شک می‌کنیم… تصاویری ناخوشایند از آینده‌ای که هنوز نیامده در ذهن می‌سازیم و همین تردیدها  نسبت به پیروزی باعث می‌شود که نتوانیم درست و حسابی تصمیم بگیریم.

ما تنبلی می‌کنیم… از قدم گذاشتن در مسیرهای تازه دوری می‌کنیم. یادمان می‌رود که موفقیت یعنی تلاش به اضافه انگیزه. ما مدام درگیر گذشته‌ها هستیم. نمی‌توانیم ناکامی‌ها، دردها و ناامیدی‌های قبل را از سر بیرون کنیم.

همه این ها یعنی ما دچار عادت‌ های سیاهی هستیم که سایه تاریک‌شان امکان دیدن آینده‌ای زیبا را از ما سلب می‌کنند. تا وقتی ندانیم که بدل به سنگی سنگین جلوی راه خود شده‌ایم، به هیچ یک از رویاهای‌مان در زندگی نخواهیم رسید و از آن بدتر اصلا رویایی در ما شکل نخواهد گرفت. زیرا آنقدر با ترس، تنبلی و تردید دور خود را شلوغ می‌کنیم که دیگر شوری برای تغییر و شکل‌گیری آرزوها در ما باقی نمی‌ماند.

برای اینکه به زندگی خود تکانی بدهیم و شادمان‌تر باشیم باید هیولای ندامتگر درون‌مان را به قهرمانی بدل کنیم که منبع انگیزش و تلاش است. سر به راه کردن این هیولای وحشی نیازمند کسب آگاهی است. برای رام کردن این هیولای سرکش می‌توانیم به سراغ مجموعه صوتی «قاتل رویاهات اینجاست» برویم. کسی یا چیزی باید دست ما را بگیرد و از این ورطه نجات بدهد. «قاتل رویاهات اینجاست» می‌تواند انگیزه و کلیدهای گشودن دروازه آرزوها را به ما بدهد و کمکی باشد برای تلاش در جهت شروعی دوباره.