چگونه شجاعت در زندگی را در خود تقویت کنید
شجاعت در زندگی مهم است. کسی که مدام از زمین و زمان میترسد، امکان کشف تجربههای جدید را از خود میگیرد و به خاطر دلهرههای درونیاش به فرصتهای زندگی «نه» میگوید. کسی که مدام میترسد، دوست ندارد از منطقه امن زندگی خود خارج شود، به همین خاطر تجربههای جدید را نادیده میگیرد و به زندگی بسته و محدودی اکتفا میکند که تعریف کردن وقایع سرد و ساکت آن هیچ افتخاری برایش به همراه ندارد. برای اینکه شجاعت را در زندگی خود به وجود بیاورید، راهکارهایی وجود دارد که مرور و بررسی آنها خالی از لطف نخواهد بود. پس بهتر است تا انتهای این مقاله با ما همراه باشید:
بدانید که در کجا قرار دارید
یکی از مهمترین راهکارهایی که میتوانید در جهت رسیدن به شجاعت در زندگی به کار بگیرید، این است که بپذیرید از چیزی میترسید. سعی نکنید که ترس خود را کتمان کنید. زمانی که از چیزی میترسید و واهمه دارید، آن را پنهان نکنید. وقتی ترس خود را پنهان میکنید، در واقع صورت مساله را پاک میکنید و نمیتوانید، راهکاری مفید و صحیح برای آن داشته باشید. یادتان باشد، افرادی که شجاع و دلیر به حساب میآیند هم در شرایط مختلف دچار ترسهایی میشوند اما فرق آنها با دیگران در این است که هرگز تسلیم ترس نمیشوند و به خود اجازه نمیدهند که در نگرانی و ناراحتی ناشی از ترس غرق شوند. آنها با در نظر گرفتن عقل سلیم دست به مقابله با ترسهایشان میزنند و همه چیز را امتحان میکنند.
ترسهایتان را طبقهبندی کنید
ترسهای خود را طبقهبندی کنید. مثلا بعضی از انواع ترس نظیر شنا نکردن در منطقه عمیق استخر، زمانی که به شنا کردن مسلط نیستید بسیار عقلانی و منطقی است اما زمانی که از نوشتن ادامه رمانتان از ترس بیعلاقگی مخاطب سرباز میزنید، داستان کمی فرق دارد و نیاز به دستکاری نظرات و عقاید برای نترسیدن در شما وجود خواهد داشت. پس بهتر است، ترسهایتان را طبقهبندی کنید. یادتان باشد که بعضی از انواع ترس برای شما مفید است و از آسیب دیدن و خطرات احتمالی حفظتان میکند. اما برخی از انواع ترس فقط به مثابه زنجیری به پایتان خواهد بود و شما را از پیشرفت و حرکت کردن به سمت جلو باز میدارد. بدانید که بعضی ترسها مفیدند و از خطر حفظتان میکنند و برخی از آنها نیاز به مدیریت و رفع شدن دارند تا بتوانید به اهداف خود در زندگی دست پیدا کنید.
ترس خود را بپذیرید
ترس خود را بپذیرید. نه به این معنا که کوتاه بیایید و بگویید، خب من میترسم و راه چارهای پیش پایم نیست. نه، منظور تسلیم شدن نیست. باید تلاش کنید تا ترس خود را به طور شفاف و دقیق برای خود تعریف کنید. این کار با پذیرفتن این نکته که میترسید قابل رسیدگی و بررسی است. به طور کلی برای رفع هر مشکل و مسألهای که در زندگی دارید باید ابتدا موضوع مشکل را تعریف کنید تا با بیان مساله امکان حل آن به وجود بیاید. مثلا گاهیاوقات ممکن است از سفر کردن به تنهایی بترسید. اما هیچگاه این موضوع را نمیپذیرید و آن را برای خود به عنوان مشکلی قابل بررسی بیان نمیکنید. فرضا مدام بهانههایی میتراشید و علت این را که سفر نمیروید، مشغله و… عنوان میکنید. حال اگر بپذیرید که شما به تنهایی به سفر نمیروید چون میترسید، امکان اصلاح این ضعف برایتان به راحتی میسر خواهد شد. در این صورت با کمک گرفتن از افراد باتجربه یا مطالعه درباره مقصد موردنظرتان کمکم بر ترسهایتان غلبه خواهید کرد.
انعطافپذیری را یاد بگیرید
یکی از دلایل اصلی ترسهای شما در زندگی، واهمه از تغییر است. واهمه داشتن از تغییر باعث میشود تا از چیزهای مختلف بترسید. اینکه نمیتوانید آینده را پیشبینی کنید و بدانید که قرار است چه چیزهایی به وقوع بپیوندد، دلیلی برای ترسیدن از موضوعات مختلف است. برای فائق آمدن بر این مشکل، نیاز به تقویت ایجاد توانایی تغییر کردن در خود را دارید. باید منعطف باشید و آمادگی ایجاد تغییر را در خود به وجود بیاورید. کسی که بتواند در خلال زندگی با چالشهایی که موجب تغییر مسیرش میشوند به درستی کنار بیاید به راحتی با ترسهایش هم مقابله خواهد کرد. در واقع چنین فردی اصلا نمیترسد چون منعطف است و میتواند برای قرار گرفتن در موقعیتهای تازهای که تصویر ذهنی قبلی درباره آنها نداشته، تصمیمگیری کند.
کمالگرایی را کنار بگذارید
کمالگرایی را کنار بگذارید. یکی از دلایل عمده ترس در زندگی و ناتوانی در رسیدن به نقطه مطلوبی از شجاعت این است که به دنبال رسیدن به ایدهآلترین شکل ممکن از هر چیز هستید. کسی که کمالگراست، نمیتواند به دستاوردهای خود در زندگی قانع و راضی باشد و به هر جایی که برسد باز هم احساس میکند که خوب عمل نکرده است. این سرزنش کردن خود اصلا حال خوبی نیست و به همین خاطر بسیاری از افراد کمالگرا، راهکاری برای مقابله با آن طراحی میکنند و آن نرفتن به سوی انجام کارهاست. آنها از شکست و کامل نبودن میترسند و به همین خاطر اصلا به سمت و سوی برخی کارها نمیروند. جالب است بدانید که متاسفانه بعضی از افراد احساس میکنند، کمالگرایی ویژگی مثبت و خوبی است و آنها خود را افرادی میبینند که به برتری و رشد علاقهمند هستند اما واقعیت چیز دیگری است. کمالطلبی یا ایدهآلگرایی اصلا صفت مطلوب و سازندهای نیست و بیشتر نشان از کمبود عزت نفس افراد دارد. آنها خود حقیقیشان را با تمام ویژگیهایی که دارند به طور کامل نپذیرفتهاند و همین باعث شده تا همیشه به دنبال نسخه کاملتری از هر چیزی در زندگی باشند. اگر میخواهید شجاعت را در زندگی احساس کنید، کمالگرایی را کنار گذاشته و واقعی و راحت زندگی کنید.
معاشرین خود را عوض کنید
حتما شنیدهاید که طرز تفکر هر فرد از برایند طرز فکر پنج نفری ساخته میشود که دور و اطراف او هستند و بیشترین ارتباط را با آنها دارد. پس اگر دوست دارید، شجاعت را در وجودتان تقویت کنید، بهتر است با افراد شجاع و متهور در ارتباط بیشتری قرار بگیرید. وقتی در جمع آدمهای شجاع باشید، هم به طور ناخودآگاه ویژگیهای آنها به وجودتان راه پیدا میکند هم مجبور میشوید که برای همرنگ جماعت شدن از کارها و فعالیتهایی که انجام میدهند، پیروی کنید. به طور کلی، نگاه و رویکرد این افراد به ذهن و زندگیتان وارد می شود و بعد از مدتی متوجه میشوید که شما هم مانند آنها شجاع هستید و در تصمیمگیریها و واکنشهایی که در زندگی به کار میبرید بسیار جسورتر عمل میکنید.
از تکنیکهای آرامشبخش بهره ببرید
بسیاری از ترسهای سرکشی را که فرصت ایجاد شجاعت در وجودتان را سلب میکنند با تکنیکهای آرامشبخش میتوان از بین برد و رام کرد. تکنیکهای آرامشبخش مانند حرکات یوگا و ریلکسیشن میتواند تا حد زیادی برای شجاعتر شدن یا به عبارت بهتر، کنار گذاشتن ترسها و واهمههایتان مفید واقع شود. کار کردن روی تنفس و توانایی کسب آرامش از طریق نفس کشیدن باعث میشود تا به آرامشی برسید که شما را آماده کنار گذاشتن ترسهایتان میکند. برای مثال، وقتی بدن و ذهن خود را آرام کنید، راحتتر و بدون هول شدن میتوانید در میان جمع شروع به حرف زدن و سخنرانی کنید. تکنیکهای آرامشبخشی مانند ریلکسیشن به شما کمک میکند تا دستپاچه نشوید و کنترل بیشتر و بهتری روی رفتار خود پیدا کنید.
خود را به چالش دعوت کنید
خودتان را به چالش بکشید. یعنی از منطقه امنتان خارج شده و شروع به امتحان کردن کارهایی کنید که تاکنون انجام ندادهاید. از گامهای کوچک شروع کنید. مثلا اگر از سخنرانی در جمع خجالت میکشید، برای هفته آینده در کلاس درسی داوطلب شوید و ارائه کلاسی را بر عهده بگیرید. در این صورت میتوانید از حاشیه امن زندگی سرد و ساکتی که برای خود ساختهاید خارج شده و تغییر را در زندگیتان جاری کنید. شروع کار باید طوری باشد که هیجان و وحشت شدیدی را تجربه نکنید. خود را به مرور از لاک دفاعی خودساختهتان خارج کنید و ببینید که فقط غیرممکن، غیرممکن است. زمانی که کاری انجام بدهید که سابقا به دلیل ترس از انجام آن خودداری میکردهاید، احساس شجاعت به شما القا میشود و برای برداشتن گامهای جدید و جدیدتر هم تشویق خواهید شد.
در آخر
شجاعت ویژگی بسیار خوبی است. شجاعت فقط به معنای پریدن در قسمت عمیق استخر نیست. شجاعت یعنی شما میتوانید در شرایط و موقعیتهای مختلف زندگیتان استوار بایستید و سعی کنید، بهترین تصمیمها را بگیرید. شجاعت یعنی از تغییر نهراسید و برای رسیدن به آرزوهای بزرگ و کوچکی که در ذهن دارید به شیرینی بجنگید. در این صورت به کسی اجازه نخواهید داد که به عنوان یک سد و مانع در زندگیتان ظاهر شود. شجاعت هم یک ویژگی است که میتوانید با پشتکار، تلاش و تمرین آن را در زندگی خود به وجود بیاورید. شجاع بودن زیباست و نکته مهمی درباره آن وجود دارد که نباید فراموش کنید و آن هم مخلوط نکردن آن با بیعقلی است. هر حرکت بدون فکری را که شما را به خطر میاندازد با شجاعت یکی ندانید. برای مثال، رانندگی با سرعت شدید یا پریدن از ارتفاعی بلند نشانه شجاعت نیستند. گاهیاوقات مرز میان شجاعت و حماقت با هم ترکیب میشود و این موضوعی است که در تعریف و تفسیر شجاعت حتما باید در نظر بگیرید. شجاع باشید و از زندگی بیشتر لذت ببرید!
لینک کوتاه مطلب: |
برای کپی کلیک کنید |
2 دیدگاه. Leave new
باتشکر مطالب ارزنده شما
زنده باشید ممنون از همراهیتون
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!