راهکارهای عملی و موثر برای کنترل خشم

کنترل خشم در زندگی اهمیت زیادی دارد زیرا خشم و عصبانیت می تواند فرجام اسف باری به دنبال داشته باشد. از رنجاندن و شکستن دل اطرافیان تا صدمه زدن به اموال و حتی نزاع های خیابانی ناشی از خشم و عصبانیت کنترل نشده هستند. اگر چه گروهی از افراد معتقدند افرادی که به یکبار خشم و عصبانیت خود را تخلیه می کنند، کینه کمتری به دل راه می دهند. خشم آنها پس از چند ساعت فروکش می کند و آرام در گوشه ای کز می کنند. اما این تحلیل در بسیاری موارد درست نیست.

وقتی دچار خشم و عصبانیت می شوید، ممکن است به خودتان یا دیگران یا وسایلی که در نزدیکی تان قرار دارند، آسیب وارد کنید. بعد از این خشم فروکش می کند، باید به ترمیم قلب شکسته دیگران، روح زخم خورده خود و یا تعمیر وسایل بپردازید. اگر نتوانید این کار را انجام دهید، مدام ذهنتان درگیر آن مسئله می شود. به همین دلیل خشم یک لحظه تا مدت ها به روح شما آسیب وارد می کند.

افراد آرام که قادرند خشم و عصبانیت خود را کنترل کنند، به همه امور خود می رسند. با آرامش مسئولیت ها و کارهایشان را انجام می دهند. اما فرد عصبانی و خشمگین مدام در حال غر و لند کردن به زمین و زمان است. در نتیجه کارش را نمی تواند به نحو احسن انجام دهد.

چه راه هایی برای کنترل خشم وجود دارد؟

برای کنترل خشم راه حل های زیادی وجود دارد که در ادامه به برخی از راه های کاربردی می پردازیم:

• با کنترل خشم هم می توانید به خواسته هایتان برسید
• کنترل خشم با ترک موقعیت و سکوت
• بعد از مجادله های کوچک روی آن فکر نکنید
• در دعوا و اختلافات هر حرفی را نزنید

با کنترل خشم هم می توانید به خواسته هایتان برسید

یکی از دلایلی که باعث می شود افراد در برخی از مواقع خشمگین شوند، رسیدن سریع تر به نتایج دلخواهشان است. کسی که برای خرید به فروشگاه می رود ولی فروشنده در حال صحبت با تلفن است. او برای تحویل اجناسش عجله دارد در حالی که فروشنده هم متوجه آمدن او نیست. اما به جای اینکه با آرامی صحبت کند و از فروشنده بخواهد اجناس را به او تحویل دهد، با خشم و عصبانیت فریاد می زد. تصور او این است که اگر اینگونه رفتار کند فروشنده می ترسد و سریع دستوراتش را انجام می دهد.

این طرز فکر از دوره کودکی با ما می آید. زمانی که والدین با فریاد و خشم سعی دارند ما را به کاری که میخواهند وادار کنند. در زمان کودکی ترس کاملا طبیعی است و بنابراین بخاطر خشم والدین سریع کاری را که می خواهند انجام می دهیم. این فکر در ناخودآگاه ما ذخیره می شود. پس نتیجه می گیریم هر گاه چیزی را بخواهیم حتما باید عصبانی شویم. در این صورت 100% به مراد دلمان خواهیم رسید.

حال تصور کنید که فروشنده فردی که در خانواده ای پرورش یافته که برای اجرای دستورات از او به آرامی خواهش کرده اند. به محض اینکه این رفتار را از مشتری می بیند، قضاوتش در مورد او تغییر می کند. این مثال را به کل زندگی تعمیم دهیم. به خاطر اینکه کارهای مطابق میلمان سریع تر اجرا شوید، خود را عصبانی می کنیم. اما چیزی جز تغییر قضاوت دیگران را به دنبال ندارد.

البته در بهترین حالت ممکن است طرف مقابل تنها قضاوتش را در مورد ما تغییر دهد. اگر او هم فرد عصبانی و خشمگینی باشد، واکنش تند و تیزی به رفتار و گفتارمان نشان می دهد. این بحث و مجادله منجر به گفتن حرف هایی می شود که ممکن است زخم آن تا ابد در دل بماند. پس بهترین کار این است که از وقوع این موارد جلوگیری کنیم و به روح خود و دیگران آسیب وارد نکنیم.

کنترل خشم با ترک موقعیت و سکوت

یکی دیگر از راه های موثر و کاربردی برای کنترل خشم ، ترک موقعیت و یا سکوت است. وقتی جایی باعث خشم شما می شود، از آن موقعیت دور شوید تا فرصت فکر کردن روی حرف های طرف مقابل را پیدا کنید. شاید حق با او باشد اما چون با عصبانیت و تندی می گوید، حاضر به پذیرش حرف هایش نیستید. اما وقتی در آرامش باشید می توانید منطقی بودن یا غیرمنطقی بودن بحث هایش را بهتر متوجه شوید.

اگر او غیرمنطقی می گوید، اجازه دهید تا قدری آرام شود و سپس با روی گشاده و خوش با او به صحبت بنشینید. تصور کنید با یکی از دوستانتان در مورد یک موضوع کاری دچار اختلاف شده اید. شما در این رابطه ناخواسته و سهواً اشتباهی را مرتکب شده اید. اما دوستتان بشدت از این موضوع عصبانی است. اگر بخواهید در این شرایط با او مقابله کنید به هیچ عنوان مشکل حل نمی شود و حتی ممکن است با گفتن حرف هایی تلخ و گزنده رابطه را خراب تر کنید.

او عصبانی می شود و خود را تخلیه می کند اما پس از فروکش کردن خشم فرصت شنیدن صحبت ها و دلایل اشتباهتان را پیدا می کند. فقط باید در این شرایط صبور باشید.

بعد از مجادله های کوچک روی آن فکر نکنید

وقتی با کسی بحث و مجادله ای دارید و تمام شده است، بگذارید برای ذهنتان هم تمام شود. مشکل بسیاری از ما این است که مجادلات تمام شده را هیچگاه در ذهن تمام نمی کنیم. بعد از اتمام دعوا با خود شروع به صحبت می کنیم : ای کاش این حرف را به او می زدم. ای کاش کوتاه نمی آمدم. باید با او سخت تر صحبت می کردم و ….

این جملاتی است که اغلب بعد از دعواها حتی اگر کوچک و پیش پا افتاده باشند، با خود نشخوار می کنیم. شاید فکر کنید این جملات چه ربطی به دعوای تمام شده دارد. بله این دعوا تمام شده اما زندگی تمام نشده است و ممکن است فردا، هفته بعد، ماه بعد یا 6 ماه دیگر با کس دیگری بحث و اختلاف پیدا کنید. اگر بعد از یک دعوای کوچک خود را ناکام بدانید و مدام فکر کنید باید در دعواها بیشتر عصبانی شوید، کنترل خشم از دستتان خارج می شود. شاید اطرافتان آدمهای زیادی باشند که ابتدا آدم آرامی بوده اند. اما پس از مدتی به فردی عصبانی و خشمگین تبدیل می شوند که همه چیز را با تندی بدست می آورند.

در واقع این تفکر بعد از دعوا و خود را بازنده دانستن، باعث می شود تا درون و رفتارتان پس از مدتی تغییر کند. حال اگر مجددا دعوایی رخ دهد، سریع به یاد می آورید که در دعواهای گذشته زیادی کوتاه آمدید. پس این بار باید نهایت خشم و عصبانیت خود را به کار برید تا بازنده میدان دعوا نباشید. بله می بینید که نشخوار تفکرات پوچ و بیهوده چطور رفتار شما را طی مدت کوتاه تغییر می دهد.

پس برای کنترل خشم خود در آینده راه حل این است که وقتی دعوایی تمام شده است، دیگر به آن فکر نکنید. اهمیتی ندارد بازنده بودید یا برنده. سلامت روح شما ارزش بیشتری دارد که تنها با آرامش می توانید آن را سلامتش را تامین کنید.

در دعوا و اختلافات هر حرفی را نزنید

برای کنترل خشم خود باید بشدت روی حرف هایی که میزنید، کنترل داشته باشید. زخم زبان، طعنه، به یادآوردن کینه های گذشته، گوشزد کردن عیب ها و نقص ها را فراموش کنید. به جای اینکه در دعوا به حرف های پرت و پلا پناه بیاورید، روی موضوع دعوا تمرکز کنید. اینکه دوست، همکار یا همسر شما هفته پیش چه اشتباهی را مرتکب شده است یا همکارتان در زندگی شخصی خود دچار مشکل است، ربطی به بحث و دعوای امروز شما ندارد.

وقتی کسی نتواند حرف های خود را سنجیده تر بگوید، کنترل خشم از دستش خارج می شود. زیرا طرف مقابل هم در مقابل طعنه ها، نیش و زخم و زبان سکوت نمی کند. اگر شما زندگی شخصی و یا بدبختی هایش را به رویش می آورید، او هم سریعا یکی از مشکلاتتان را به رویتان می آورید. با این کار بهم می ریزید. پس برای اینکه روح خودتان آزار نبیند و دیگران هم از زبانتان در امان بمانند، از گفتن بعضی حرف های نسنجیده در دعوا خودداری کنید.

دعوا آخر و انتهای هیچ رابطه ای نیست. بهتر است در شرایط عادی به سخت ترین دعواهایی که تاکنون در زندگی داشته اید فکر کنید. آیا پس از مدتی کینه طرف مقابل از دلتان بیرون نرفت؟ مسلما دعوا هر چقدر هم سخت باشد، پس از مدتی به صلح و دوستی مبدل می شود (البته در مواردی هم ممکن است به جدایی بینجامد). پس با خشم و عصبانیت و گفتن حرف های نامربوط پل های پشت سرتان را خراب نکنید. در زمان دعوا این جمله را در ذهن خود تداعی کنید: « ما بعد از دعوا هنوز باهم دوست خواهیم بود». همین جمله کافی است تا از گفتن بعضی حرف های دلخراش و خشم و عصبانیت دور شوید. زیرا شرمندگی آن زمان را به خاطر خواهید آورد.

در آخر

خشم و عصبانیت از احساس ما بلند می شود. احساسات همیشه در حال تغییر هستند و همیشه یک حال نمی مانند. به گذشته فکر کنید. چه انسان هایی که در زندگی تان بوده اند که تا حد مرگ از آنها متنفر شدید. اما اکنون هیچ حسی نسبت به آن زمان ندارید. زیرا احساساتتان تغییر کرده است. خشم و عصبانیت به یکباره می آید و بعد فروکش می کند. درست مثل سیلی که می خروشد و هر چه در سر راه دارد، با خود می برد. اما بعد فروکش می کند. چیزی که از سیل به جا می ماند خرابی و گل و لای است.

خشم و عصبانیت هم همینطور است. فروکش می کند و شما آرام می شوید اما برگرداندن روابط به خوبی گذشته، کار راحتی نیست. پس بهتر است قبل از اینکه دعوایی باشد روی رفتار خود تجدید نظر کنیم.

اگر قادر به کنترل خشم خود نیستید، خودساخته شرکت در دوره «رهبری خود – فرمان زندگی را بدست بگیرید» را به شما پیشنهاد می دهد. برای کسب اطلاعات بیشتر روی تصویر زیر کلیک کنید: