خجالتی بودن را کنار بگذارید و شادتر زندگی کنید؛ چرا که نه؟
اگر خجالتی نباشید درکی هم از دنیای افراد خجالتی دور و اطرافتان نخواهید داشت و مثلا نمیتوانید متوجه شوید که ورود به یک جمع یا سخنرانی برای آنها چقدر آزاردهنده است. اگر خجالتی هستید که هیچ، تا پایان این متن ما را همراهی کنید تا با هم راهکارهایی را برای کنار گذاشتن این احساس ناخوشایند بررسی کنیم. اگر هم خجالتی نیستید بهتر است با خواندن این متن متوجه تفاوتهای افراد با یکدیگر شوید و ببینید که دیگران یعنی کسانی که با شما متفاوت هستند، زندگی را در چه دنیایی تجربه میکنند و در دنیای آنها اوضاع از چه قرار است. اگر خجالتی بودن را تجربه کرده باشید به خوبی میدانید که این موضوع در بسیاری از مراحل زندگیتان اثرات نامطلوبی از خود به جای میگذارد. حس رخوتی که ناتوانی حاصل از خجالتی بودن در زندگی شما ایجاد میکند بسیار تلخ است. اما خبر شیرین این است که برای ترک این مشکل راهکارهایی وجود دارد که باید شجاعانه تصمیم به انجام و اجرای آنها بگیرید. مثلا:
۱.هیچوقت نگویید که خجالتی هستید
لزومی ندارد که به دیگران درباره خجالتی بودن خودتان توضیحی بدهید. اطرافیان نزدیک که احتمالا این قضیه را میدانند و دیگران هم به احتمال بسیار زیاد اصلا متوجه چنین موضوعی نخواهند شد. پس دلیلی ندارد که در ملاقات و ارتباط با افراد دیگر به خود برچسب بزنید و روی دیدگاهشان نسبت به خود اثر بگذارید. همیشه سعی کنید که لحنی عادی داشته باشید و خود را عادی جلوه بدهید. نگذارید که خجالتی بدونتان در همان ابتدای آشنایی با دیگران لو برود. در این صورت، مبارزه با آن بسیار دشوارتر میشود. مثلا اگر در هنگام سخنرانی کردن در دانشگاه و ارائه دادن یک تحقیق، دستانتان شروع به لرزش میکند، سعی کنید راهی برای این مشکل در نظر بگیرید. مثلا دستتان را داخل جیبهایتان کنید یا آن را تکان بدهید و در صحبت کردن از دستها کمک بگیرید تا لرزش کمتری به وجود آید و… . هر راهی که فکر میکنید نمودهای ظاهری خجالت را در رفتارتان از بین میبرند، امتحان کنید. در این صورت است که میتوانید کمکم و به تدریج بر ترسهایتان فائق شوید. هر طور شده، خود را در میدان و گود نگه دارید و به خاطر ترس از لرزش صدا، دست، سرخ شدن و…، میدان را خالی نکنید.
۲. نقاط مثبتتان را بنویسید
نوشتن افکار یکی از بهترین روشها برای سر و سامان دادن به آشفتگیهای روحی است. برای مبارزه با خجالتی بودن هم نوشتن به کمکتان میآید. یک دفتر بردارید و در آن از نقاط مثبت و قوتی که دارید، بنویسید. با خود فکر کنید که اگر از نگاه فردی دیگر خود را تماشا کنید، چه ویژگیهای مثبت و جالبتوجهی در خودتان میبینید. شما هم ارزشها و نقاط مثبتی در زندگی دارید که اگر به آنها دقیق نگاه نکنید و با خودتان مهربان نباشید، فراموش میشوند. پس نوشتن از ویژگیهای خوب هر چقدر هم جزئی، روی رفتار و عملکردتان اثرات مثبت میگذارد. واقعیت این است که باید با خودتان کمی مهربانتر باشید. بسیاری از خجالتها ریشه در ترس دارد. ترس از ناتوانی، ترس از کمبودن و کافی نبودن. پس با خود مهربانتر رفتار کنید، خود را دریابید و مطمئن باشید که هیچکس به جز خودتان، نمیتواند در رفع ترسها و محدودیتهایی که در این دنیا تجربه میکنید به کمکتان بیاید.
۳.در انتخاب دوست دقت کنید
یادتان باشد که معاشرت با افراد متکبر یا کسانی که در روابط خود میل به سلطهجویی دارند باعث میشود که اعتماد به نفستان کمتر شود. پس سعی کنید با افرادی که گرم، صمیمی، مهربان و حامی هستند دوست شوید و با کسانی معاشرت کنید که درک درستی از تفاوتها و ضعفهای دیگران دارند. نگذارید دوستی اجباری با افرادی که به حساسیتها و ویژگیهایتان توجهی ندارند باعث شود در منجلاب نقصها و مشکلاتتان اسیر شوید. بعضی از افراد هم از قلدربازی و مسخره کردن دیگران خوششان میآید و وقتی شخصی را میبینند که اعتماد به نفس پایینی دارد و خجالتی است، لقمهای درجه یک و آماده برای فرونشاندن عقدههای خود پیدا میکنند، با این افراد معاشرت نکنید و اجازه ندهید که شما را طعمه خود قرار بدهند.
۴. خود را تنها فرد خجالتی دنیا ندانید
یادتان باشد که شما تنها فرد خجالتی در این دنیا نیستید و هزاران نفر مانند شما وجود دارند. اگر از بحث خجالتی بودن هم خارج شوید، هر کسی ضعفها و ایرادهایی دارد که شما از آن بیخبر هستید و اگر کمی دقت کنید متوجه آنها در دیگران خواهید شد. پس بپذیرید که همه انسانها دارای ضعفهایی هستند و این موضوع اگر چه خوشایند نیست اما راه چاره دارد. یعنی هر کس برای رفع ایرادات خود و کنار زدن ضعفهایی که در زندگی تجربه میکند، امکان یافتن راهکارهایی مناسب و مور دارد. بسیاری از افرادی که به نظرتان بسیار قوی هستند و انگار از اعتماد به نفس خیلی زیادی برخوردارند هم در لحظات و موقعیتهایی از زندگی دچار خجالتی بودن میشوند. چنین چیزی برای همه پیش میآید و شما تنها نیستید. البته شدت و ضعف این احساس در هر کس با دیگری متفاوت است ولی به هیچوجه موضوعی غیرعادی نیست.
۵.اقدام کنید و دست روی دست نگذارید
اگر از چیزی خجالت میکشید یا موقعیتی وجود دارد که در آن احساس خجالت بر وجودتان غلبه میکند، با آن رو به رو شوید. اگر با ترسهایی که دارید رو به رو نشوید به آنها میدان میدهید تا با سرعت بیشتری وجودتان را تسخیر کنند. پس هر چند که شروع کاری که از آن خجالت میکشید، بسیار دشوار است اما آن را شروع کنید و مطمئن باشید با اعتماد به نفسی که از انجامش پیدا میکنید، راه پیش رفتن در مسیر ترک خجالت بسیار سادهتر و سریعتر خواهد شد. مثلا اگر از کنفرانس دادن در کلاس دانشگاه یا مدرسه و… میترسید، دستتان را بالا بگیرید و برای هفته بعدی از استاد برای خود وقت بگیرید تا کنفرانس را به شما محول کند. در این صورت هم مجبور میشوید که سر قولتان بمانید و هم بخشی از ترسهایتان در طول انجام کاری که برای خود بسیار هولناک جلوه میدادید از بین خواهد رفت.
۶.سخت نگیرید
باور کنید، این شما هستید که خود را زیر ذرهبینی دقیق قرار دادهاید و از هر رفتار و کلام خود ایراد میگیرید و بابت آن متاسف میشوید. دیگران اصلا به شما به اندازه خودتان توجه ندارند. پس اگر دستتان در حین صحبت لرزیده است یا صورتتان سرخ شده، نیازی به شرمندگی نیست. زیرا اولا همیشه زمان برای جبران و اصلاح کردن وجود دارد و ثانیا اطرافیان شبانهروز خود را تعطیل نمیکنند تا به رفتارهای شما فکر کنند. پس رفتارتان را تغییر دهید، روی خودتان کار کنید و برای برخوردی دیگر در آیند به شکل قوی و بااعتماد به نفس خود را آماده کنید. باور کنید که اگر در ملاقات بعدی با همان افرادی که در دفعه قبلی در مقابلشان خجالت کشیدهاید و شرمنده شدهاید، رفتاری قوی و به دور از خجالتی بودن نشان بدهید دیگر یادشان نمیآید که در گذشته چه شکلی بودهاید.
در آخر
خجالتی بودن، حس و حال خوشایندی نیست و شما را در زندگی عقب میاندازد. محدودیتها را کنار بگذارید و از همین حالا تصمیم بگیرید که فردی قوی باشید. در دنیایی که به دلایل مختلف تحت فشارها و محدودیتهای گوناگون قرار گرفتهاید، دیگر خودتان هم به این فشارها اضافه نکنید و وزنهای سنگین در مقابل حرکت سریع گامهای خوشبختی به پاهایتان نیاویزید.
لینک کوتاه مطلب: |
برای کپی کلیک کنید |
ما عاشق خواندن نظرات شما هستیم!